کارآیی و اهمیت شبکه موبایلی معلولان

10 اسفند 1394

هرجا می‌رویم؛ در اتوبوس، مترو، کلاس درس، در جلسات خانوادگی یا محفل‌های دوستانه، حتی سرکار و در محیط اداره و خلاصه هرجا چشم بیندازیم افرادی را می‌بینیم که با گوشی خود مشغول هستند، پیام دریافت می‌کنند یا پیام می‌فرستند؛ در حال جستجو هستند یا به مطالعه یافته‌ها مشغول هستند. سابقه ندارد مردم در همه سنین، پیر و جوان، نوجوان و حتی کودک و پیرمرد و پیرزن؛ از همه اقشار: دکتر، مهندس، کارگر، نانوا، هنرمند، هنرپیشه، راننده، نجار، بزاز و غیره در هر حالت و در هر شرایط. در حال رانندگی، روی تخت بیمارستان، هنگام خواب، در کلاس درس، روحانی بالای منبر و به هنگام موعظه مردم و خلاصه هرجا و در هر شرایط سر به زیر و مشغول‌اند.


گویا همه مسحور و سحرزده شده و تمامی هوش و حواس مردم به گوشی‌هایشان سپرده شده است، به طوری که چون معتادین وقتی چشم از خواب باز می‌کنند به سراغ گوشی رفته و آن را روشن کرده و شروع می‌کنند.


بیشترین وقت عموم مردم به این مقوله می‌گذرد، اما بازدهی و تأثیر آن چیست و چه مقدار است؟ یعنی نخست باید پرسید پیامدها و تأثیرات آن مثبت است یا منفی؟ سپس باید پرسید چقدر و چه اندازه تأثیر دارد؟


متأسفانه در این زمینه تحقیقات جامع و آمارهای راهبردی و کارآمد منتشر نشده است. با اینکه وظیفه دستگاه‌های مدیریتی کشور است به اینگونه مسائل رسیدگی کنند. حداقل پژوهشگاه‌های وابسته به مراکز دولتی و دانشگاه‌ها وظیفه دارند از زوایای جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، امنیتی و غیره چنین مسئله فراگیری را بررسی کرده و نتایج آن را در اختیار عموم یا حداقل مدیران و تصمیم‌گیران کشور قرار دهند.


قطعاً این موضوع را نباید به چشم سیاه و سفید نگاه کرد و گفت کلاً مذموم یا کلاً ممدوح است. مثل چاقو دو جنبه‌ای است و می‌تواند در مسیر درست مورد استفاده قرار گیرد و همه صورت‌های زندگی مردم را مرتفع نماید و می‌توان از آن در راه غیر صحیح بهره گرفت و پیامدها و آثار غیراخلاقی و ناهنجارهای اجتماعی را از آن انتظار داشت. به هر حال تجزیه و تحلیل ابعاد و زوایای این مسئله نیاز به فرصتی موسع دارد و فعلاً چنین شرایط حاصل نیست. اما جنبه معلولیتی آن برای ما و دفتر فرهنگ معلولین اهمیت دارد و برخود لازم می‌دانیم به آن بپردازیم.


خوشبختانه معلولین از امکانات مدرن در هر مقطع تاریخی بهره‌مند شده و به خوبی استفاده کرده‌اند. وقتی کامپیوتر رواج یافت، معلولین جزء اولین اقشاری بودند که از این ابزار در مسیر اهدافشان استفاده کردند، نیز از رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره، فیلم، کاست، CD و DVD، استودیو، کتاب صوتی و دیگر ابداعات و نوآوردهای بشری به خوبی استفاده کرده‌اند. آخرین ابتکار همین شبکه موبایلی بود و معلولین همگام افراد عادی یا در جمع‌های معلولین به گفت و شنود یا نوشتن و خواندن پرداختند. چند نکته در این زمینه لازم است متذکر شوم و در آینده و در تحقیقات بعدی بیشتر در این زمینه بحث خواهیم کرد:


۱ـ از قدیم نابینایان، ناشنوایان و فاقدان حرکتی و حتی بعضی از معلولان ذهنی و معلولان اجتماعی برحسب علاقه ذاتی و تمایل درونی، در خانه‌ها یا مکان‌ها تجمع کرده و به گفت‌وگو می‌پرداختند. در تهران چند نقطه معروف بود و عصرها و شب‌ها در راسته خیابان لاله‌زار پا میدان توپ‌خانه یا پارک شهر جمع می‌شدند. زمستان‌ها در بعضی قهوه‌خانه‌ها جمع می‌شدند. تجمع‌های آنها خالی از حواشی و حرف و حدیث و حتی برخورد و تنش‌ها هم نبود. چند سال است به تحقیق در این باره مشغول هستم و مطالب خود را به زودی منتشر می‌کنم.


در کشورهای اروپایی، دولت یا خیریه‌های مردمی، محل‌های مجهز به گرمایش و سرمایش و حتی پذیرایی مختصر برای آنان فراهم می‌آوردند و آنان در این محل به گفت‌وگو می‌نشستند؛ گاه هم کارشان به مشاجره و حتی دخالت پلیس می‌کشید. تأثیر چنین تجمع‌هایی این بود که تخلیه و ارضا شده و از نظر روحی و فکری هم با تبادل نظر به هم‌افزایی و اشتراک مساعی و گاه حل مشکلات یکدیگر می‌رسیدند.


در شرح وظایف شهرداری‌ها معمولاً سامان‌دهی به این معضل پیش‌بینی شده، اما تاکنون غیر از شهرداری تهران، دیگر شهرداری‌ها اقدامی در این عرصه نداشته‌اند. حتی در قانون جامع مصوب سال ۸۲ و نیز لایحه جدید این مسئله پیش‌بینی نشده است.


کانون ناشنوایان ایران (تأسیس ۱۳۴۴) و کانون نابینایان ایران (تأسیس ۱۳۴۸) از قدیم بعدازظهرها دو روز در هفته را به گفت‌وگو ناشنوایان یا نابینایان اختصاص داده و سالن بزرگی را به آنان می‌سپردند. یک روز خانواده‌های آنان تجمع داشتند و یک روز خود آنها. هنوز کانون ناشنوایان ایران این سنت را متداوم نگاه داشته است. اما با ابداع اینترنت و شبکه‌های اجتماعی مجازی، تجمع‌های حقیقی جایش را به تجمع‌های مجازی داده است. لازم است در باب مقایسه تجمع‌های حضوری و حقیقی و تجمع‌های مجازی بررسی‌هایی انجام و نتایج آن در اختیار مردم قرار گیرد. بالاخره شبکه موبایلی نسل جدید از تجمع‌های حضوری قبل است. از افرادی که در این زمینه‌ها اطلاعاتی دارند تمنا می‌کنم برای بنده بفرستند (muhamadnori{@}yahoo.com) و به اسم خودشان در تحقیق خود چاپ می‌کنم.


۲ـ نکته دوم اینکه معلولان به صورت خودجوش شبکه‌های موبایلی را راه انداختند و فعالیت آنها در این زمینه ابتکاری و خودجوش بوده است. هیچ مدیریت و مرکز دولتی یا هیچ رهبر اجتماعی یا هیچ نهاد و تشکل مردمی به راهنمایی و هدایت معلولین در این زمینه نپرداخته است بلکه خودشان با اقدامات شخصی و تبادل نظرها به اجماع و مساعی جمعی دست یافته‌اند.


۳ـ متأسفانه سازمان بهزیستی و بخش فرهنگی این سازمان، وزارت فرهنگ و ارشاد فرسنگ‌ها از اینگونه فعالیت‌های مردمی عقب هستند. آنها در مورد کتاب گویا و کتاب بریل که عمرشان به چند دهه می‌رسد هنوز هیچ تصمیمی ندارند، هنوز هیچ بخش اداری درباره کتاب گویا یا کتاب بریل نداریم و هنوز هیچ قانون و مصوبه‌ای در کار نیست، چه برسد به شبکه موبایلی.


۴ـ تاکنون هیچ اقدام در جهت بررسی ابعاد شبکه‌های موبایلی معلولین اجرا نشده است. نه همایشی بوده؛ نه پروژ تحقیقاتی؛ نه نشستی و….. .


لازم است تشکل‌های مردمی مثل مؤسسه نیکوکاری رعد غرب تهران یا مؤسسه توانا قزوین و هر تشکل دیگر یک نشست یک روزه با دعوت نخبگان برگزار کند و حداقل این مبحث را مطرح نماید.


انتشار ویژه‌نامه‌هایی در این باره هم ضروری است. مجله‌های توان ‌یاب، پیک توانا و توان ‌نامه لازم است در این زمینه مقالاتی منتشر کنند.


logoمهم‌تر اینکه خود گروه‌ها هم باید فعال شوند و چند جلسه جمعاً به مبحث خودشان بپردازند. اگر منظم بحث کنند نتیجه بخش‌تر است. یعنی هر جلسه به یکی از این مباحث بپردازند:


ـ پیامدها و تأثیرات شخصی و اجتماعی


هرکس به تأثیری که بر خودش داشته بپردازد یا اطلاعاتی که در این باره شنیده یا خوانده را تجزیه و تحلیل کند.


ـ شیوه‌های اصلاح و کارآمدتر کردن


ـ موضوعات اولویت‌دار و ضروری که لازم است در شبکه مطرح شود.


ـ تاریخچه گفت‌وگو و انواع روش‌های آن


ـ نقش مدیریت دولتی در این شبکه


ـ ضرورت تصویب قانون در این باره


ـ وظایف تشکل‌های مردمی


ـ شیوه‌های توسعه و تعمیم شبکه موبایلی معلولان


۵ـ لازم است شبکه موبایلی برای هر گروه از نابینایان و ناشنوایان به روز شود. یعنی به‌گونه‌ای تکمیل و اصلاح شود که آنان بتوانند به راحتی استفاده کنند. از این‌رو برای نابینایان لازم است محتوای شبکه تبدیل به فایل صوتی یا تبدیل به زبان بریل شود. و برای ناشنوایان صوت‌ها کلاً تبدیل به نوشتار شود و هیچ فایل‌ صوتی نداشته باشد.


۶ـ ارتقای اخلاق تعامل و تبادل نظر و بالا بردن روحیه تساهل و تسامح و مدارا پذیری و تحمل سخنان و آراء مخالف.


مشهور است ناشنوایان به سرعت دست به یقه‌ می‌شوند و تحمل آنان کمتر از دیگران است. البته در ناشنوایان آدم‌های فهیم و متساهل و متسامح فراوان دیده‌ایم و این تهمتی بیش نیست. اما این شبکه‌ها آموزشگاهی است برای خودسازی و حذف اخلاقیات منفی و آراسته شدن به محاسن اخلاقی مهم‌ترین ویژگی که معلولین باید تمرین کنند، کار جمعی و پذیرفتن یکدیگر به عنوان همکار با تحمل و همزیستی مسالمت‌آمیز. اهمیت آراسته شدن به این ویژگی در این است که هر نوع پیشرفت و ترقی در گرو اشتراک مساعی و کار جمعی است. تمدن‌ها و فرهنگ‌ها محصول کار جمعی انسان‌ها است. افراد به تنهایی نمی‌توانند ترقی و پیشرفت عالی داشته باشند. پولدار شدن، رسیدن به کمالات علمی و فتح قله‌های معنوی و اخلاقی، نابغه شدن، داشتن پروژه‌های سودآور، راه‌اندازی کارخانه‌های پرسود همه اینها در پرتو کار جمعی و جمعی کار شدن میسر است. تمدن غرب، صنعت و تکنولوژی غرب مدیون تشکل‌ها و تجمع‌های انسانی است که ابتدا در محله‌های هر شهر شکل گرفت. مردم هر محله پول‌های اندک و انرژی‌های کم خود را روی هم گذاشتند و شروع به تولید کردند به تدریج رشد کرده و با افزایش تولید و افزایش سود، پروژه‌های بزرگتر شکل گرفت. پس از آن کارخانه‌ها و سر جمع همه اینها تکنولوژی و تمدن فعلی غرب پدید آمد. اما قبل از همه چیز مردم هر محل راه و رسم کنار هم زیستن و با هم کار کردن را یاد گرفتند اما چگونه؟ مردم یکشنبه‌ها در کلیسا جمع می‌شدند و با اجرای سرود دسته جمعی یاد گرفتند که هرچه با هم هماهنگ‌تر باشند و هر چقدر تعامل و ترابط آنها گسترده‌تر و پیوندها مستحکم‌ باشد، سرود آنها زیباتر‌ می‌شود. به تدریج جلسات مباحثه آغاز کردند و آهسته آهسته به این فکر رسیدند که با تجمیع امکانات و سرمایه‌های خود زمین‌هایی را آباد کنند؛ محصولاتی تولید کنند. بالاخره همین فکر و ایده پایه نخست و خشت اول تمدن و صنعت کنونی غرب شد.


متأسفانه جوامع اسلامی راهی معکوس و مخالف پیمودند، تنفر و تباعد جای همدلی را گرفت؛ زیر آب هم را زدن و تخریب جای رقابت سالم نشست؛ تکبر و فردیت و خودخواهی به جای ایثار و گذشت و همنوع دوستی آمد. به طوری که هم اکنون فاصله‌ها و نفاق‌ها یک بحران اجتماعی شده است. اما به نظر می‌رسد معلولین می‌توانند با استفاده از شبکه موبایلی و بحث و مباحثه راه هم‌جوشی و کار جمعی و هم‌افزایی را هموار کنند.


اما باید مواظب باشند این شبکه تبدیل به عامل جدایی و ایجاد نفرت و تنفر نشود بلکه وسیله‌ای برای پی‌بردن به عیوب خود گردد، مثل آینه‌ای شود که هرکس مشکلات اخلاقی و فردی خود را یافته و درصدد حذف آنها برآید.


دوم اینکه دوستی و محبت و عشق بین همنوعان را افزایش دهد؛ تمرین معاشقه باشد؛ با به کار بردن کلمات زیبایی مثل دوستت دارم؛ چقدر خوبی؛ چقدر خوب گفتی و… می‌توان ادبیات معاشقه را افزایش داد.


برعکس ادبیات دعواو نزاع و فرهنگ نخوت و خودخواهی را می‌توان دور ریخت و به کار نبرد.


مدیریت شبکه‌ها در اینگونه مسائل نقش اساسی دارد. هر کس فرهنگ محبت را به کار می‌برد از طرف مدیریت تشویق شود و هرکس فرهنگ نزاع و تکبر را ترویج می‌کند تذکر داده شود و در صورت لزوم حذف شود.


۴۲۷ـ شبکه موبایلی یک رسانه خودجوش و فراگیر مردمی است؛ یک سامانه قوی اطلاع‌رسانی است. یک ایده، یک خبر و یا یک فکر را به سرعت از طریق این شبکه‌ها گسترش پیدا می‌کند. از این‌رو معلولان می‌توانند بسیاری از تأخرهای فرهنگی خود را تبدیل به ترقی کنند.


امروزه تأخر فرهنگی یا عقب‌ماندگی فرهنگی از هر درد بی‌درمانی بدتر است و بزرگترین آسیب محسوب می‌شود. اما فردی است که مهارت‌های لازم و به روز را دارد ولو نابینا یا ناشنوا یا ویلچری است ولی همه‌جا به او کار می‌دهند، جایش همه‌جا هست، صاحب خانواده خوب، شغل عالی، درآمد مکفی و غیره می‌باشد. اما کسی که عقب‌مانده است و به روز نیست هرچند به ظاهر سالم است و حتی مدرک دکترا دارد ولی کسی به او کار نمی‌دهد چون مهارتی نمی‌داند و ابداع و ابتکاری ندارد.


تنها راه به روز شدن تن سپردن به اطلاع‌رسانی است و مجهز شدن به آخرین اطلاعات عرضه شده و از این طریق فرزند زمانه شدن است.


شبکه‌های موبایلی آخرین ابداعات و اختراعات؛ اخبار مهارت‌های دست اول؛ اطلاعات لازم برای رسیدن به کسب و کار خوب، به دانشگاه مورد نظر و خلاصه رسیدن به هر آنچه ایده‌آل و مطلوب است را به سمع و نظر معلولان می‌رساند. مهم‌تر اینکه، افراد تجارب شخصی خود را به اشتراک می‌گذارند، تجاربی که هیچ جای دیگر پیدا نمی‌شود و صاحب آن با خون جگر، طی سال‌های طولانی آن را به دست آورده، الان چون همنوعانش را دوست دارد، بی‌منت و رایگان در اختیارشان می‌گذارد. شبکه موبایلی سامانه‌ای است که آدمی آثار و محصولاتش را در مرآ و منظر جمع قرار می‌دهد تا از نظریات و نقدهای گروه بهره‌مند گردد.


خلاصه این شبکه‌ها اگر خوب کار کنند، برای معلولان معجزه روزگاراند و هر کسی را می‌تواند از کوخ به کاخ از نداری به همه چیز داشتن و از صفر به صد برساند؛ فقط یک شرط دارد، آن اینکه خوب و درست از آن استفاده شود. نخواهیم از این طریق همدیگر را تخریب کنیم بخواهیم همدیگر را رشد دهیم.


۸ـ شبکه موبایلی چند سالی است فراگیر شده اما هنوز به چشم یک تفریح نه یک شغل؛ یک وقت‌گذرانی در اوقات فراغت نه یک سامانه برای پیشرفت؛ یک تفنن نه یک فن به آن نگریسته می‌شود. تا وقتی که آن را برای خنده، برای دست انداختن دیگران، برای مضحکه دیگران، برای وقت‌کشی می‌خواهیم، نمی‌توان از آن استفاده درست نمود.


به همین دلیل تاکنون کسی درصدد برنیامده مندرجات این شبکه‌ها را ثبت و ضبط نماید. برای اولین بار دفتر فرهنگ معلولین درصدد برآمده شبکه موبایلی را به عنوان وسیله دانش آموختن، سامانه ارتباطات مطرح کند و مثل یک مجله علمی از آن کار بکشد. محتویات چند ماه شبکه وابسته به خودش را مکتوب کرده و به صورت یک جلد کتاب در اختیار همگان قرار داده است. به امید اینکه بتوانیم استفاده مطلوب‌تر و تأثیر بهتر در زندگی معلولین داشته باشد.


این کتاب به همت و اهتمام مهندس علی نوری آماده و با مشخصات زیر روی سایت دفتر فرهنگ معلولین قرار گرفته است.


گفت‌وگو: گروه تلگرامی توانمندان فرهیخته، جلد اول: مردادـ دی ۱۳۹۴، به کوشش علی نوری، دفتر فرهنگ معلولین، اسفند ۱۳۹۴، ۴۷۷ص.


این کتاب اولین تجربه در زمینه شبکه موبایلی آن هم برای معلولین است. امید است همه نخبگان پس از مطالعه این اثر، با نقادی خود در ارتقای آن بکوشند.


 


منبع :کانون معلولین توانا

نظرات

تا کنون نظری برای این مطلب درج نشده است.

درج نظر

ثبت نظر
عضویت در خـبـرنـامـه رعــد
لطفا ایمیل و شماره موبایل را وارد کرده و
دکمـه ثـبـت عـضـویـت را کلیـک نمایید.
کلیه حقوق وبسایت متعلق به موسسه رعد است