همنشین با ۲ خانواده چندمعلولی

30 تیر 1395

میترا بهرامی: «دیدار دوست» ۲۰ سال است که آغاز شده؛ یعنی از همان زمان که فکری در ذهنی قوت گرفت و برای تکریم و تقویت روحی و جسمی دوستان معلول جان یافت و در کالبد «معلولین تواناـ دمیده شد؛ فکری که امروز پس از گذشت دو دهه، در شادی و غم بسیاری از معلولان به آنان نشان داده است که تنها نیستند.


 


دختربچه شیرین و ظریفی که چندین سال پیش در کانون می رفت و می آمد، اکنون پشت کنکوری است؛ پسربچه ای که آن سالها در کلاسهای کانون معلولین توانا شرکت می کرد و از یکی از کارکنان آنجا شطرنج می آموخت، حالا برای خودش مردی شده است و در همه این سالها که کودکان را بزرگ و بزرگان را بزرگتر کرد، بارها معلولان و اهالی کانون معلولین توانا به «دیدار دوست» رفتند.


 


دیدار دوست طراحی شد تا گاه با حضور مسئولان و گاه بی آنان، به بهانه ای یا بی بهانه ای، دیداری با خانواده های افراد دارای معلولیت در خانه آنان صورت گیرد و در این بین، زوار دیدن، ازدواج یا حتی مصیبت بهانه ای برای دیدار دوست و بودن در کنارش می شد.


 


اکنون نیز هفته بهزیستی بهانه ای به دست داده که دیداری با دو خانواده چندمعلولی در شهر اقبالیه با حضور قائم مقام و تعدادی از اعضای کانون معلولین توانا، رئیس و یکی از اعضای شورای اسلامی این شهر انجام شود؛ هرچند بهانه ای هم اگر نبود، دوست چون می طلبید، دیدارش محقق می شد.


 


۳ معلول و مادر بیمار، بدون سایه پدر


 


یکی از این خانواده های میزبان، خانواده بیگدلی بود که دارای هشت فرزند شامل چهار دختر و چهار پسر است و از بین آنها دو پسر و یک دختر دارای معلولیت هستند.


 


یکی از پسران به نام محمد که ۲۵ سال سن دارد، ناشنواست و از ناراحتی روحی و روانی رنج می برد، پسر دیگر به نام رضا ۲۳ ساله که در کلاس دوم دبیرستان تحصیل می کند، علاوه بر ناشنوایی، یک چشم نابینا هم دارد و یکی از دختران خانواده هم که نامش مینا و ۲۷ ساله است، مشکل ناشنوایی دارد.


 


این خانواده سه دختر تندرست و دو پسر تندرست دارد که پسران، متاهل هستند و از بین دختران نیز یک نفر مجرد، یک نفر متاهل است و دیگری نیز از همسر خود جدا شده است و با پسر دبستانی اش در منزل مادری زندگی می کند.


 


دختر دیگر که تندرست است، به دلیل مشکلات مادی و معنوی خانواده امکان ادامه تحصیل نداشته و با پایان سال سوم راهنمایی، ترک تحصیل کرده است.


 


مادر اما از بیماری قلبی رنج می برد و دختر خانواده وقتی سه کیسه نایلونی دارو را بر زمین می گذارد، از بیماری قلبی مادر می گوید که سبب شده است هر ماه یک بار ناچار به آنژیوگرافی باشد.


 


علت معلولیت فرزندان خانواده، نسبت نزدیک فامیلی پدر و مادر بوده است؛ زیرا والدین این سه فرزند معلول پسرخاله و دخترخاله یکدیگر بوده اند.


 


خانواده بیگدلی سایه پدر را بر سر ندارد و مادرشان سرپرست خانوار است.


 


دختر خانواده می گوید: در منزل استیجاری خود با پرداخت ماهانه ۶۸۰ هزار تومان اجاره خانه زندگی می کنیم و پرداخت این مبلغ برای ما بدون درآمد بسیار دشوار است.


 


وی ادامه می دهد: با این حال به دلیل جمعیت هفت نفره خانواده خود، در یافتن منزل استیجاری نیز به شدت مشکل داریم.


 


درآمد این خانواده چندمعلولی چنانکه دختر خانواده می گوید؛ از محل دریافت ماهانه ۶۰ هزار تومان برای مادر خانواده و ۶۰ هزار تومان برای دختر مطلقه و نیز انجام کارهای خانگی مانند شکستن پسته امانتی یا گرفتن آب لیمو و کارهایی از این قبیل به سختی تامین می شود.


 


معلولان صاحب کار می شوند


 


حجت الله یوسفی، قائم مقام رئیس هیئت مدیره کانون معلولان توانا در این دیدار بیان کرد: معلولان حقوق شهروندی دارند؛ اما جامعه به جای تامین کردن این حقوق، به آنان ترحم می کند.


 


یوسفی افزود: طبق قانون، بهزیستی موظف به تامین مسکن برای خانواده های دارای دو معلول است؛ حال آنکه خانواده هایی نظیر خانواده بیگدلی از مسکن محروم هستند.


 


وی ادامه داد: کانون معلولین توانا کارگاه ها و کلاسهای آموزشی برگزار می کند و می تواند با ارائه آموزشهای لازم، تامین چرم، مواد اولیه چرم دوزی، گلیم بافی و حق الزحمه برای خانواده بیگدلی و دیگر معلولان کارآفرینی کند.


 


قائم مقام رئیس هیئت مدیره کانون معلولین توانا عنوان کرد: هر تعداد از معلولان که تمایل داشته باشند، می توانند با شرکت در کلاسها و دریافت مواد اولیه رایگان، نسبت به تولید اقلام بدون نیاز به سرمایه اولیه اقدام کنند و محدودیتی از نظر تعداد متقاضیان تولید و کار، وجود ندارد.


 


وی با اشاره به فعالیت نمایشگاه های دائمی صنایع دستی معلولین کانون توانا در شهرهای مختلف کشور اضافه کرد: کانون معلولین توانا قادر به اعزام مربی به اقبالیه برای برگزاری دوره های اینچنینی است و چنانچه مدیریت شهری در تامین مکان برگزاری کلاسها و تبلیغات و ایجاد باور در میان مردم برای خرید تولیدات خانواده های دارای افراد معلول با آن همکاری کند، بستر لازم مهیاست.


 


تامین فضای آموزشی، نمایشگاهی و فروشگاهی برای خانواده های معلولان اقبالیه


 


ایرج شهسواری، رئیس شورای اسلامی شهر اقبالیه نیز در این دیدار گفت: مدیریت شهری برای تامین فضای ویژه آموزش صنایع دستی معلولان آمادگی دارد.


 


وی افزود: اگر مشکل مسکن این خانواده و خانواده های مشابه آن برطرف شود، بخش عمده مشکلات زندگی آنها حل شده است.


 


شهسواری تصریح کرد: مدتی پیش به دنبال دیدار با دو خانواده چندمعلولی دیگر در شهر اقبالیه با شرایطی دشوارتر از این خانواده، رئیس کمیته امداد امام خمینی(ره) برای تامین ۲۰ میلیون تومان برای هر یک از خانواده ها و استاندار قزوین برای تامین ۱۰ میلیون تومان قول مساعد داد؛ ضمن اینکه مدیریت شهری اقبالیه زمینی را برای ساخت مسکن ویژه این دو خانواده تامین کرده است.


 


ملایی، عضو شورای شهر اقبالیه نیز از آمادگی شورا و شهرداری برای تامین هفت تا هشت باب مغازه به منظور نمایش و فروش آثار و تولیدات معلولان و خانواده های آنان در اقبالیه به منظور توانمندسازی این قشر خبر داد.


 


دو معلول، یک بیمار ریوی، بیکاری، بی سرپناهی


 


مقصد دوم، خانواده حسن باروق است که مادر و دختر خانواده دارای معلولیت جسمی حرکتی هستند. مادر دچار معلولیت فلج اطفال شده، دختر ۱۷ ساله خانواده که امسال چهارم دبیرستان است، معلولیت فلج مغزی(پی. سی) دارد. پدر خانواده از مشکل ریوی رنج می برد و با وجود ۱۷ سال فعالیت در یک شرکت تولید محصولات شوینده به دلیل تعدیل نیرو پس از بیماری ناشی از کار در شرکت، از شرکت اخراج شده و از پنج سال پیش بیکار است.


 


او به گفته خودش به دلیل بیماری خود قادر به انجام فعالیت های کاری سنگین نیست؛ اما می تواند در فضای سبز یا بخش خدمات به فعالیت بپردازد.


 


این خانواده تا دو ماه پیش در منزل دوم پدربزرگ زندگی می کردند؛ اما به دلیل ورثه ای بودن آن، خانه میان خواهران و برادران تقسیم شده و اکنون آنان در خانه مادربزرگ و زیر سایه او زندگی می کنند و اثاثیه زندگی آنان در گوشه حیاط مادربزرگ زیر آفتاب داغ تابستان و باد و باران های گاه گاه، روی هم انباشته شده است.


 


شهسواری، رئیس شورای اسلامی شهر اقبالیه در این دیدار برای حمایت مالی و پیگیری اشتغال پدر خانواده در جایگاهی متناسب با شرایط جسمی وی در شهرداری، قول مساعد داد.


 


همچنین بنا شد اعضای خانواده با مراجعه به کانون معلولین توانا و آموزش و دریافت اقلام اولیه تولید صنایع دستی، برای اشتغال در منزل اقدام کنند.


 


خانه دوست کجاست؟


 


دیدار دوست همیشه حال دل را عوض می کند. نکند حواسمان پرت شود، نکند ازدحام کوچه های زندگی، دوستانمان را از یادمان ببرد، نکند در هوای دل مشغولی هایمان تنها بمانیم و تنها بگذاریم دوستانی را که چشم به راه دیدار هر از گاهمان هستند.


 


و نکند ترحم کنیم و دلی از دوستان اینچنینمان بشکنیم. یادمان بماند که کریم اند و عزیز.


 


برای رفتن به دیدار دوست، رفتن به خانه دوست، باید راهش را بلد باشیم و از بلد راه کمک بگیریم؛ از کسانی که خودشان به واسطه معلولیتی که دارند، اوضاع دوستان معلولمان را می فهمند و می دانند باید چه کنیم تا دل دوستانمان نرنجد و برایشان شادی به خانه هایشان هدیه ببریم.


 


به سراغشان برویم و از آنان نقشه راه بگیریم؛ از کانون معلولان توانا که دو دهه است با همین نقشه و از همین راه به دیدار دوست می روند. آنان می دانند، آنان به ما می گویند که خانه دوست کجاست؟


 


منبع : مهر

نظرات

تا کنون نظری برای این مطلب درج نشده است.

درج نظر

ثبت نظر
عضویت در خـبـرنـامـه رعــد
لطفا ایمیل و شماره موبایل را وارد کرده و
دکمـه ثـبـت عـضـویـت را کلیـک نمایید.
کلیه حقوق وبسایت متعلق به موسسه رعد است