آرزویی که روزی محقق میشود
10 خرداد 1390
ایجاد فرصتهای برابر برای افراد دارای معلولیت
سومین ماه از بهار نود در حالی آغاز میشد که از چندی قبل زمزمههایی در خصوص برگزاری یک حرکت فرهنگی و ورزشی به گوش اهالی رعد میرسید. شنیدهها حکایت از آن داشت که برای ایجاد فرصتهای برابر افراد دارای معلولیت، شنیده شدن مشکلات افراد کمتوان و در یک کلام استیفای حقوق معلولان، قرار است چند تشکل حامی معلولان دور هم جمع شوند و یک اقدام مشترک را انجام دهند که بعدها تمام همایش فرهنگی ورزشی افراد دارای معلولیت برخورد کرد. این خبر خیلی زود فراگیر شد و ابتدا انجمن باور و در ادامه جمعیت ناشنوایان و کانون معلولان به جمع تشکلهای حامی همایش پیوستند.

از آنجا که مناسبسازی در مفهوم عام، کلیت کلمه اصلیترین دغدغه توانیابان است و از سوی دیگر شهرداری به عنوان گستردهترین شبکه مدیریت شهری طی سالهای اخیر عنایت خاصی به شهروندان کمتوان نشان میدهد، مسؤولان شهرداری منطقه 2 به ویژه اداره سلامت، اداره تربیت بدنی و معاونت فرهنگی اجتماعی هم به جمع مجریان همایش پیوستند با نهایی شدن ترکیب مجریان، در نشستی با حضور مهندس حیدری جانشین معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری منطقه 2 برنامههای اجرایی همایش تکبهتک مرور شد و مسؤولیتهای اجرایی هر بخش مشخص گردید.
زمانی که روز جمعه 6 خرداد برای برگزاری همایش فرهنگی ورزشی تعیین شد به واقع کار شکل رسمی به خود گرفت و تمام دستاندرکاران با تلاشی خستگیناپذیر در پی انجام مسؤولیتهای محوله بودند. شهرام مبصر که خود یکی از فعالان اجتماعی حوزه معلولان است و با تشکلها و انجمنهای گوناگون همکاری دارد کسی بود که ایده اولیه این حرکت را مطرح کرد و تا پایان محکم و استوار پای این کار ایستاد و تعامل خوبی با شهرداری منطقه 2 برقرار کرد شهرام پیش از این هم در منطقه یک شهری حرکت مشابهای را اجرا کرده بود و تا حدودی با ابعاد موضوع آشنایی داشت. برنامه مدونی را که او در نشست مشترک تشکلها و شهرداری ارایه کرد با کمترین تغییر به تأیید رسید و همین برنامه مبنای همکاری مشترک قرار گرفت.
با توجه به فرصت اندکی که پیشرو بود، ضرورت داشت سرعت و شتاب کارهای تبلیغاتی و اطلاعرسانی بیشتر شود از اینرو طراحی و تولید پوسترها، بنرها، تابلوها، کارتهای دعوت به صورت مشترک برنامهریزی و اجرا شد.
در ابتدا قرار بود دوستان توانیاب از یک مکان فرهنگی راهپیمایی خود را آغاز کنند و در محل دیگری خاتمه دهند و شرکتکنندگان با حضور در مکان مشخصی ضمن بیان مسائل و مشکلات خود به پاسخهای مسؤولان شهری گوش فرا دهند اما از آنجا که نام این فعالیت همایش فرهنگی ورزشی انتخاب شد پیشنهاد برگزاری مسابقات ورزشی در حاشیه این مراسم به تأیید رسید و با همکاری فدراسیونهای تیروکمان و گلف جمهوری اسلامی، اداره تربیت بدنی ناحیه 7 شهرداری منطقه 2، مسابقات تیراندازی با کمان، مینیگلف، پرواز بادبادک و پرتاب دارت برنامهریزی شد.
در این میان شهرداری هم حمایتهای مناسبی برای اجرای این همایش انجام داد جمع آوری زباله و نخاله از محل برگزاری مسابقه تیراندازی و بادبادک و تعویض روکش آسفالت حیاط مجتمع رعد، تدارک بستههای پذیرایی و فرهنگی برای شرکتکنندگان گوشههای از تلاشهای شهرداری بود.
در ششم خرداد چه گذشت
با وجود تمام پیشبینیها و فعالیتهایی که برای برگزاری هرچه بهتر همایش توسط بخشهای مختلف صورت گرفته بود باز در عمق نگاه مسؤولان میشد کمی نگرانی مشاهده کرد که فردا «چه خواهد شد؟»
به هر تقدیر روز جمعه 6 خرداد از راه رسید از ساعت 9 صبح اندکاندک ماشینهای مخصوص توانیابان به فرهنگسرای ابن سینا رسیدند و مسافران خود را پیاده کردند. آنچه از چهره متبسم و بعضاً خندان شرکتکنندگان خوانده میشد، اراده و نشاط بود. رفته رفته به ساعت 10 صبح نزدیک شدیم در این لحظات جمعیت به اوج خود رسیده بود. دوستان جمعیت ناشنوایان، اعضای انجمن باور، کارآموزان رعد که در کنارشان مسؤولان شهرداری ناحیه و منطقه، پرسنل نیروی انتظامی و دیگران همگی آماده اجرای همایش میشدند. در همین دقایق یک وانتبار بستههای آب معدنی و دیگر اقلام غذایی از راه رسید و با کمک جوانان همیار بستهها به سرعت در میان جمعیت توزیع شد، دیگر همه چیز آماده آغاز همایش و شروع راهپیمایی بود که ناگهان یک اتفاق عجیب همه نگاهها را به خود جلب کرد.
دکتر بابک یکتاپرست مدیرعامل مجتمع رعد روی ویلچر نشست و در سخنان کوتاهی خطاب به توانیابان گفت: برای آنکه درک صحیحی از مسائل و مشکلات شما عزیزان داشته باشم امروز در یک حرکت نمادین همدوش شما دوستان تا انتهای مسیر روی ویلچر خواهم نشست.
با این جملات کوتاه موجی از تشویق فضارا پر کرد. شاید گروهی او را به خاطر این ابتکار در ذهنشان تحسین کردند.
مراسم به خوبی آغاز شد در طول مسیر آنچه مشاهده میشد همه جلوههایی از انسانیت و کرامت مقام انسان بود. آنگاه که زینب دخترک 3 یا 4 ساله به همراه مادری که روی ویلچر نشسته بود و پدری که با عصا حرکت میکرد با قدمهای کوچکش راه میرفت.شاید زینب کوچولو میخواست به دیگران بگوید برای حمایت از افراد دارای معلولیت کارهای بزرگ و بودجههای کلان لازم نیست، بلکه همین چند گام کوچک هم مؤثر است. در جمعیت مادری را مشاهده کردم که با چادر مشکی در آن هوای گرم به پسرش که با واکر حرکت میکرد کمک میکند تا او به هدفش که خط پایان است، برسد یا افراد سالمی که با حرکت دادن ویلچرها از همشهریان خود حمایت میکردند. دکتر خسروی یکی از مسؤولان شهرداری منطقه 2 که از ابتدا تا انتهای مسیر، ویلچر شهرام مبصر را هل میداد.
به راستی جای تکتک دوستان نیکوکار خالی، از دیدن لحظات و صحنههای بکر و تکرار نشدنی محروم شدید.
جمعیت به مجتمع رعد که رسید به چند گروه تقسیم شدند عدهای به سراغ مسابقات تیراندازی با کمان، مسابقه مینیگلف، پرتاب دارت و پرواز بادبادک رفتند به قول معروف ورزشیها به سراغ ورزش رفتند. گروهی از نمایشگاه تشکلهای حامی معلولان بازدید کردند و البته جمعیت کثیر هم به داخل سالن همایش رفتند تا از برنامههای فرهنگی پیشبینی شده استفاده کنند.
اجرای هنرمندانه گروه موسیقی پژواک سکوت به سرپرستی خانم پیسپار به قدری تأثیرگذار بود که مسؤولان شهرداری در همان لحظه جوایزی برای تشویق گروه در نظر گرفتند که از سوی مجری به اطلاع حضار رسانده شد.
گروه سرود رعد هم سنگ تمام گذاشت وقتی استاد محمد خجسته روی سن حاضر شد و در بین هنرجویان سرود ملی ایران را اجرا کرد، فضا پر بود از احساس تحسین و تشویق هنرجویان توانیاب از اجرای برنامههای هنری که گذر کنیم مسؤولان شهرداری از جمله مهندس امیری معاون اداره کل شهرداری، مهندس صفوی قائممقام شهرداری منطقه 2 و دکتر محمدرضا ناریابیانه رئیس گروه مشاوران شهردار تهران هر یک به نوبت در محل خطابه حضور یافتند و ضمن تأکید بر توجه خاص شهرداری به موضوع مناسبسازی طی سالهای اخیر اظهار داشتند: مشکلات شهری در یک دوره زمانی حل میشود و عزیزان توانیاب باید خواستههای خود را مطرح و پیگیری کنند تا نتیجه مطلوب حاصل شود.
در بخش پایانی این مراسم به مناسبت ولادت حضرت زهرا(س) لوح قدردانی از سوی شهرداری به گروهی از مادران توانیاب و مادرانی که فرزندان توانیاب دارند، اهدا شد و از برندگان مسابقات ورزشی با اهداء جوایزی قدردانی به عمل آمد.
در حاشیه این همایش رویدادهای دیگری هم اتفاق افتاد که از آن جمله میتوان از حمایت بانویی نیکوکار در پرداخت هزینه غذای 600 نفر از شرکتکنندگان، همکاری گروه همیاری بانوان رعد در طبخ و تولید غذا، اهداء وسایل مسابقة پرواز بادبادک و اهداء جوایز مسابقه مینیگلف و... نام برد. آنچه شهروندان نیکوکار روز جمعه 6 خرداد رقم زدند از قدرت قلم در بازآفرینی آن زیباییها خارج است. از سوی دیگر فضای مختصر این مطلب هم اجازه این شرح و بسط را نمیدهد.
در یک کلام باید گفت روز جمعه در این گوشه از شهر، عاطفهها به زلالی آب چشمهساران بود.
{Movies action='home'}
گزارش تصويري از همايش فرهنگي ورزشي افراد داراي معلوليت 6 خرداد 1390
«همیشه زلال باشید، همیشه نیکوکار بمانید.»