جنگل هاي تهران زير پاي توان يابان
8 مرداد 1390
يك روز در مسير اعتلاي گردشگري معلولان
از جاده هاي افسون گر جنگل خجير كه مي گذري، اصلاباورت نمي شود كه تا همين چند دقيقه قبل در دريايي از دود و دم تهران بزرگ شناور بودي. گويي از طهران قديم و سرسبز، تكه اي جا مانده و در نزديكي هاي اتوبان شهيد بابايي به يادگار مانده است. پارك جنگلي خجير، مهمان قريب به 100 تن از معلولان جسمي حركتي و دوستان غيرمعلول شان بود تا به مفهوم ناآشناي «گردشگري معلولان» جان تازه اي ببخشند.
معلولاني كه از نامناسب بودن معابر شهري به ستوه آمده و براي خلق لحظاتي شاد در جوار دوستان شان، به كوه و جنگل پناه برده بودند. جداي از شارژ روحي و آرامش ذهني، حضور اجتماعي معلولان را شايد بتوان عمده ترين دستاورد گردشگري معلولان به شمار آورد. در شهري كه براي قدم نهادن در آن بايد از پياده روهاي ناهموار، پله هاي ممتد و ساختمان هاي بدون آسانسور گذشت، چه بسيارند معلولاني كه عطاي بيرون آمدن از خانه را به لقايش بخشيده اند. حال در چنين اوضاعي، گردشگري معلولان و بهره بردن از طبيعت مهربان و بي چشمداشت مي تواند قواي روحي توان يابان را براي هفته ها تضمين كند. همچنين، اين فرهنگ سازي براي حضور گسترده معلولان، حداقل موجب خواهد شد كه عابران و گردشگران حاضر در جنگل به خاطر بياورند كه همه شهروندان جامعه، اعم از معلول و غيرمعلول، حق استفاده از جنگل و مواهب طبيعي را دارند و از همه مهم تر اين كه با حضورشان در جنگل خجير از اين حقوق طبيعي شان استفاده كردند.
مي خواهيم گردشگري معلولان را نهادينه كنيم
اين برنامه توسط كانون معلولان شهرداري منطقه دو تهران و واحد فرهنگي مجتمع آموزشي رعد غرب تهران برگزار شد. مجتمع رعد غرب، يك تشكل غيردولتي در تهران است كه به طور رايگان، آموزش هاي هنري و فني حرفه اي را به توان يابان ارائه مي دهد.
شهرام مبصر، مدير واحد فرهنگي اين مجتمع در گفت وگو با كيهان درباره مزاياي پرشمار حضور معلولان در اردوهاي گردشگري معلولان مي گويد: «سال ها طول خواهد كشيد تا پديده گردشگري معلولان در باور عموم جامعه نهادينه شود و چشم عابران به حضور معلولان در اماكن گردشگري عادت كند. در عين حال، ما همواره تلاش خواهيم كرد كه به منظور تقويت روحيه توان يابان، توانمندسازي آنان و فرهنگ سازي عموم جامعه كه معلولان را در بين گروه هاي خود هضم كنند، اردوهاي گردشگري را برپا كنيم. سياست ما در اين اردوها همواره بر اين منوال بوده است كه حتما افراد معلول و غيرمعلول، به طور همزمان دراين اردوها شركت داشته باشند.
در حقيقت مي خواهيم اردوها تلفيقي باشد تا نشان دهيم كه همواره معلولان بايد دركنار افراد غيرمعلول زندگي كنند؛ زيرا معتقديم جداسازي و ايزوله كردن معلولان از جامعه، بزرگ ترين ضربه اي است كه مي توانيم به معلولان بزنيم.»
مبصر در ادامه به مشكلات پيش روي گردشگري معلولان اشاره كرده و ضمن تقدير از همياراني كه در برپايي اين اردوها تلاش مي كنند مي گويد: «درنظر داريم اين گونه اردوها با حضور ساير تشكل هاي غيردولتي معلولان برگزار شود. در واقع مي خواهيم كه همه در كنار يكديگر به يك هدف مشترك دست يابيم. گسترش شبكه دوستي و آشنايي معلولان با افراد غيرمعلول در ساير تشكل هاي غيردولتي، معلولان را از لحاظ سطح فرهنگي و اجتماعي ارتقا خواهد داد. اما برپايي اين گونه اردوها بسيار پرمشقت است و هماهنگي زيادي مي طلبد. از يك سو، بسياري از اتوبوس هاي موجود در سطح شهر براي جابه جايي معلولان مناسب سازي نشده است و براي پيدا كردن يك وسيله نقليه مناسب سازي شده با مشكل عديده مواجه هستيم. از همه مهم تر اين كه بسياري از اماكن تفريحي و تاريخي كشور براي رفت وآمد معلولان مناسب سازي شده نيست. ما براي پيدا كردن اماكن گردشگري مناسب براي معلولان، با گزينه هاي اندكي روبه رو هستيم و اميدواريم روزي به درجه اي از فرهنگ سازي نايل شويم كه همه اماكن طبيعي و تاريخي براي حضور معلولان مناسب سازي شود.»
همچنان در اجراي قوانين حمايتي معلولان لنگ مي زنيم
به نزديكي هاي ظهر كه مي رسيم، همه افرادي كه در گوشه و كنار جنگل مشغول گشت وگذار بودند، دور يكديگر جمع مي شوند و در يك جمع صميمي و بسيار دوستانه، افراد معلول با غيرمعلول درچند آلاچيق براي صرف ناهار گردهم مي آيند.
دكتر آرش فائزي رازي، دبير كانون پزشكان منطقه2 شهرداري تهران، از جمله افراد غيرمعلولي است كه در اين اردوي يك روزه شركت كرده است و در گفت وگو با كيهان مي گويد:«مطمئن باشيد كه من و ساير افرادي كه اين معلولان پرتوان و با نشاط را مي بينيم، بسيار پرانگيزه و با روحيه مي شويم و از شادي آن ها شاد مي شويم. وقتي در جمع اين دوستان داراي معلوليت شركت مي كنم، از انگيزه، شادي و توان آنها، يك انرژي مضاعف مي گيرم.»
دكتر فائزي، در بسياري از مراكز خيريه خدمات پزشكي رايگان و عام المنفعه ارائه مي دهد و درخصوص مشكلات خاص معلولان مي گويد: «مشكل يك معلول از زماني كه از خانه بيرون مي رود شروع مي شود و به دليل عدم توجه به نيازهاي اوليه آنان، همچون قوانين مناسب سازي اماكن عمومي، حضور موثر و موفق معلولان در جامعه با كاستي هاي زيادي مواجه است. از نظر پزشكي و سلامت هم جاي خالي رشته «طب معلولان» با شدت احساس مي شود. مثلابه تازگي رشته طب سالمندان در ايران راه اندازي شده است اما همچنان به ايجاد رشته تخصصي طب معلولان توجه نمي شود. بسياري از مشكلات پزشكي معلولان، خاص و منحصر به فرد است و به طور قطع، تاسيس چنين رشته اي مي تواند پاسخگوي بسياري از مشكلات جسمي معلولان باشد.»
پرميس ايزدپناه، كارشناس ارشد حقوق بين الملل است كه موضوع پايان نامه اش نيز در خصوص حمايت هاي بين المللي ازحقوق معلولان است. وقتي از ايزدپناه درباره تاثير كنوانسيون هاي بين المللي بر احقاق حقوق معلولان مي پرسم، خاطر نشان مي كند: «قوانين بين المللي زيادي در خصوص حقوق معلولان وجود دارد. اما حقيقت اين است كه بسياري از اين قوانين تا اجراي كامل آن، بسيار فاصله دارند. به طور مثال، چون خودم به طور ويژه بر روي حقوق معلولان ذهني كار كرده ام، به صراحت مي بينم كه در حوزه حقوق معلولان ذهني، نقض قوانين به شدت احساس مي شود. حتي هر از چند گاهي، خبرهايي در خصوص تجاوز جنسي به معلولان ذهني منتشر مي شود كه نشان مي دهد تا چه ميزان، اجراي قوانين حمايت از معلولان با نقص و ابهام مواجه است.»
خنده درماني راه حل مشكلات معلولان
كارگاه خنده درماني از جمله برنامه هاي جذابي بود كه در ادامه تور يك روزه جنگل خجير بر پا مي شود و بسياري از افراد معلول و غيرمعلول نيز در اين كارگاه شركت مي كنند. با اجراي كارگاه، جو عمومي برنامه، با نشاط تر از گذشته مي شود و جنگل از خنده پر مي شود.
كتايون افشار، كارشناس ارشد روانشناسي مشاوره و مجري كارگاه خنده است كه به اهميت اين كارگاه هاي روانشناسي اشاره مي كند: «يكي از نكات مهم در برگزاري كارگاه خنده اين است كه همه افراد با يكديگر همكاري كنند تا لحظات شادي داشته باشند. همكاري مشترك اعضا در كارگاه خنده درماني بسيار مهم است كه هم مي تواند فضا را شادتر كند و هم باز خورد بهتري از كارگاه ها حاصل مي شود.»
افشار در پاسخ به اين سوال كه آيا به طور كلي معلولان ايراني را شاد مي بينيد يا خير، با قاطعيت عنوان مي كند: «به دليل محدوديت هاي پرشماري كه جامعه در سر راه معلولان قرار داده است، بسياري از معلولان نمي توانند شاد زندگي كنند. بي ترديد، برگزاري كارگاه خنده مي تواند در بهبود اوضاع روحي معلولان تاثير شگرفي داشته باشد. مثلاما در گذشته براي مادران افرادي كه داراي معلوليت بودند، كارگاه خنده برگزار كرديم و نتايج اش نيز در تحكيم كانون خانواده بسيار موثر بود؛ زيرا هم مادران اين افراد شادتر از قبل زندگي مي كردند و هم اين كه اين شادي را به كودكان معلول خود نيز منتقل مي كردند.»
طبيعت آن قسمت از جنگل كه گروه گردشگري معلولان در آن اطراق كرده بودند، دست نخورده باقي مي ماند و با همكاري همه افراد معلول و غيرمعلول، پاك و سالم باقي مي ماند. چهره ها از ديدن شاخسارهاي زيبايي كه در دل تهران دود زده سر به آسمان ساييده بودند، مملو از بوي حيات بود.
مجتبي مريدي از افراد مبتلابه ضايعه نخاعي با انرژي وصف ناپذيري مي گويد: «با آمدن به اين برنامه ها، روحيه ام خيلي بهتر مي شود. در ضمن از تنبلي هم دست مي كشم و با ديدن دوستانم تلاش مي كنم كه با هر سختي كه شده، پا به پاي آنان راه بروم.»
پوريا احدي ايراني هم معلول جسمي و دوست مجتبي است كه بر اين عقيده استوار است كه اگر معلولان تلاش كنند كه شاد زندگي كنند، بسياري از مشكلات آنها به خودي خود حل مي شود. پوريا خود را معلول نمي داند و با تبسمي بر لب مي گويد: «معلول واقعي كسي است كه فكر مي كند افرادي كه ناتواني جسمي دارند، حق استفاده از جنگل و طبيعت را ندارند. من كه احساس مي كنم توانايي انجام هر كاري را دارم و همواره در حال اثبات اين موضوع به اطرافيانم هستم.»
در لحظه وداع با جنگل خجير، بادها هم شروع به وزيدن مي كنند و گويي شاخه ها نيز براي معلولان دست تكان مي دهند و از آنها خداحافظي مي كنند. معلوم نيست كه تور بعدي گردشگري معلولان در كدام گوشه اين مرز پرگهر برگزار مي شود. اما اميدوارم هر جا كه مي رويم، مسئولان آن مكان تفريحي، به ياد داشته باشند كه اين حق طبيعي بيش از چهار ميليون معلول جسمي حركتي در ايران است كه از زيبايي هاي سرزمين شان، ديدن كنند اما اگر نگاهي اجمالي به اماكن تاريخي بيندازيد، به راحتي مي بينيد كه تردد در اين گونه بناهاي باستاني، تا چه ميزان با وضعيت تردد معلولان ايراني بيگانه است.
همياران برنامه :
عکاس : هادی پور فرضی – سونيا شناسی
فيلمبردار : نجمه هاشمی
خبرنگار : امين جلالوند
پزشک تور : دکتر آرش فائزی
مسئول همياران : سونيا شناسی
همياران : خانم ها : آنا شناسی، مهسا مبصر، نجمه هاشمی، شادی صالحی، و آقايان : سيد حامد موسوی، امير سجادی راد، سعيد احمدي و هميارن داوطلب : خانم ها فهيمه نبيونی، کيميا موهبتی، صبا نجم الدين و آقايان امير اميری کيا، محمد ذولمعالی
نويسنده: امين اميري
روزنامه كيهان، شماره 19986 به تاريخ 8/5/90، صفحه 7 (اجتماعي)
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2326839