شادی قسمت نشده، اندوه بزک شده است
19 آذر 1391
مقدمه
عبارت کوتاهی که در تیتر این نوشته آمده است در ورودی بیست و ششمین بازارچه خیریه رعد که به مناسبت بزرگداشت روز جهانی معلول بر پا شده بود، جلوهگری میکرد و در ادامه آن اشاره کرده بود استاد جمشید مرادیان به اتفاق چند نفر از هنر جویانش تصمیم گرفتند با حضور در مجتمع رعد اثری خلق کنند و آن را به کار آموزان توان یاب اهدا نمایند تا گام کوچکی برای شاد کردن دل این گروه از هموطنان بردارند. هر چند نام و اعتبار استاد مرادیان با آن شهرت جهانی هرگز کوچک محسوب نمی شود با این وجود دقت در همین چند جمله یک دنیا پند و عبرت در خود دارد.
استاد مرادیان به سال 1330 در تهران متولد شده و دانش آموخته رشته مجسمه سازی دانشگاه سوره است وی علاوه بر عضویت در انجمن مجسمه سازان ایران در چندین نمایشگاه گروهی و انفرادی در داخل و خارج از کشور شرکت کرده است.
حضور در بینیاهای مجسمه سازی و سمپوزیومهای چوب در ایران و سایر کشورها از دیگر فعالیت های هنری این هنرمند نام آشنای کشور است. از کارهای منحصر به فرد مرادیان کار روی تنه درختی در وسط حیاط خانه اش است.
فرصتی فراهم شده تا بر سر سفره ای که مرادیان و هنر جویانش میهمان طعام رعد بودند، من هم از سفره داشتهها و باورهای معرفت او بهرهمند شوم. آنچه در ادامه می خوانید بیانات استاد مرادیان خطاب به هنر جویانش است.
استاد مرادیان: سمپوزیوم همایشی از سازندگان مجسمه است که در یک دوره زمانی محدود برگزار میشود و مردم بر کارهای مجسمه ساز نظارت میکند. کار کردن در حضور مردم آداب خاص دارد. شما نباید به مردم پشت کنید. گاهی لازم است ابزارها را بر زمین بگذارید و با مردم سخن بگویید. اولین نکتهای که باید یادمان باشد حضور مردم است و اینکه شما برای مردم کار میکنید. اصل حضور بسیار اهمیت دارد و در سمپوزیوم آرامش بسیار ضرورت دارد عجله دشمن آثار هنری است، باید آرامش شما به مردم منتقل شود.گاهی وقتها که مغار را با دست روی چوب حرکت می دهید مثل این است که ابزارها با شما حرف میزند.
برخی میگویند مجسمه ساز، مجسمه را میسازد اما من عقیده دارم از یک جایی به بعد این مجسمه است که مجسمه ساز را میسازد در مرحله ساب مجسمه گویی مجسمه ساز خودش را صیقل میزند.
در مجموع سرجمع همه این دقتها، عشق است. اگر کاری انجام میدهید که در آن عشق نیست آن کار بیگاری است و معدود هستند کارهایی که مردم از تماشای آنها میخکوب شوند. من درگالری " سین " 23 اثر به نمایش گذاشتم برخی از آنها مورد توجه مردم قرار گرفت.
در ساخت یک اثر هنری طول راه مهم نیست بلکه مسیر کار باید سرشار از لذت باشد. وقتی به آرامی کار میکنید، کار هم به آرامش می رسد و پایان کار باید اوج لذت هنری باشد و به یقین برسید که باید کار را ختم کنید.
این حرفهای استاد با شاگردانش بود و من سؤال کردم، نسبت هنر و هنرمند با نیکوکاری و فعالیتهای اجتماعی در نظر شما چگونه است ؟
استاد مرادیان: ما میگوئیم شادی قسمت نشده، اندوه بزک شده است و عقیده داریم خلاقیت اثر هنری شادی آفرین است. وقتی ما این کار را در کارگاههای خودمان انجام میدهیم این شادی به خودمان میرسد، وقتی که ما این کار را در حضور مردم انجام میدهیم ، بهترین جا برای تقسیم شادی خلاقیت با دیگران است.
کار خیر، کاری است که روح جامعه را جلا میدهد، هنر باید کاری کند که روح جامعه تلطیف شود و رنج زندگی مردم را کم کند. من عقیده دارم یکی از علل خشونت رفتاری در جامعهی ما نبود آثار هنری است. آثار هنری مردم را آرام میکند. اگر ما شهر را با آثار هنری تزئین کنیم، کم خرجتر از این است که مردم را به داروهای اعصاب و روان یا قلب و عروق عادت بدهیم و ما عقیده داریم یک جامعه با هم سعادتمند میشوند و هرگز افراد جامعه تک تک به سعادت نخواهند رسید و این نقش را هنر در جامعه بر عهده دارد هر چند که هنرمند هم باید بداند به صرف اینکه کار هنری میکند حق ندارد برای اطرافیان قیافه بگیرد، ما تافته جدا بافتهای نیستیم، حتی ما مدیون جامعه هستیم زیرا عده ای زحمت کشیدند، مالیات دادند تا ما درس خواندیم و به اینجا رسیدیم. حالا این زحمتی که جامعه برای ما کشیده باید به جامعه برگردد به این میگویند تعهد هنرمند، یعنی هزینهای که جامعه پرداخت کرده به نحوی به جامعه برگردانده شود و هنرمند تنها از طریق هنرش میتواند به جامعه خدمت کند.