معلولیت و همه آنچه ما انجام نداده ایم

28 تیر 1395

این داستان زندگی پسر جوانی است که به قطع نخاع مبتلا شده و از بیمارستان او را به خانه فرستادند و رها شد و اما او تنها نیست و تعداد قابل توجهی از هموطنان نیز به انواع معلولیت ها از قطع نخاع تا فلج اندام ها مبتلا هستند چنانکه اکنون یک میلیون و 200 هزار فرد مبتلا به معلولیت نسبتا شدید و شدید تحت پوشش خدمات بهزیستی قرار دارند.


می گویند معلول آن کسی نیست که دچار قطع یا فلج یکی از اندام ها باشد بلکه زمانی می توان گفت فردی واقعا دچار معلولیت و محدودیت شده که نتواند از امکانات استفاده کند یا جامعه بستر لازم برای بازگشت آن فرد به محیط اجتماع را فراهم نسازد.


حال این سئوال مطرح می شود که چند درصد معلولان در کشور به معنای واقعی به محیط شغلی و تحصیلی و اجتماعی معمول بازمی گردند و چرا اغلب معلولان از وضعیت خود شکایت دارند.


بسیاری از کارشناسان ذیربط، خدمات توانبخشی را نقطه اوج بازتوانی معلولان می دانند اما این خدمات تا چه حد به معلولان ارائه می شود و چه نقاط ضعفی در این خدمات موجب شده تا معلولان و خانواده های آنان با دغدغه های زیادی روبرو شوند.


این سئوالات و مباحث، ایرنا را بر آن داشت تا میزگردی با عنوان «چالش های توانبخشی در ایران» با حضور دکتر حسین نحوی نژاد معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی، دکترمحمد تقی جغتایی مشاور وزیر بهداشت در امور توانبخشی، پیمان پیشگاهی، مدیرکل توانبخشی جمعیت هلال احمر ، رضا غلامی سلطان مرادی معاون دفتر توانبخشی روزانه و توانپزشکی سازمان بهزیستی، دکتر کیوان دواتگران مدیرکل دفتر توانمندسازی معلولین و دکتر رامین رضایی مدیرکل دفتر امور مراکز توانبخشی و مراقبتی سازمان بهزیستی برگزار کند.


**توانبخشی چیست؟


برای بررسی چالش های توانبخشی ابتدا باید تعریفی از توانبخشی ارائه داد.


معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی در تعریف توانبخشی می گوید: توانبخشی یک فرآیند مدت دار و هدفمند است که طی آن فردی که دچار نقص یا آسیب در یکی از کارکردهای فیزیولوژیک اندام هایش شده است، با توجه به شدت و نوع معلولیت به حداکثر استقلال دست یافته و حداقل وابستگی را به دیگران داشته باشد.


دکتر حسین نحوی نژاد می افزاید: در حال حاضر معلولیت را فقط با خصوصیت نقص یا آسیب آن فرد ارزیابی نمی کنند بلکه عملکرد فرد در این حوزه مهم است که این عملکرد به ذات شخصی خود فرد و محیط زیست او بازمی گردد به آن معنا که بطورمثال اگر معلولی از گردن، قطع نخاع باشد اما به دلیل شرایط به راحتی از ساختمانی بالا می رود، شدت معلولیت او کمتر از فردی است که از کمر معلول هست و دو تا دستش هم کار می کند اما چند پله نمی گذارد که او وارد ساختمان شود . پس محیط هم در توانمندی فرد نقش دارد.


 


**64 درصد معلولان در ایران مرد هستند


معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی می گوید: سازمان جهانی بهداشت در سال 2011 عنوان کرده است که 15 درصد جمعیت دنیا دچار ناتوانی هستند و به اشتباه برخی ها این آمارها را به جامعه معلولان تعمیم داده و می گویند 15 درصد ایرانیان یعنی حدود 10 میلیون نفر نیز معلول هستند درحالیکه اینگونه نیست.


نحوی نژاد می افزاید: ناتوانی طبقه بندی خاص خود را دارد یعنی فردی که عینک با شماره پایین می زند یا یک فرد مبتلا به صرع کنترل شده ، ممکن است از نظر سازمان جهانی بهداشت ناتوان محسوب شود در حالیکه در حوزه توانبخشی ایران تعریف رسمی و عملکردی برای معلولیت داریم به آن معنا فقط معلولیت های متوسط به بالای نیازمند خدمات توانبخشی در طبقه بندی معلولان قرار می گیرند.


وی ادامه می دهد: بررسی ها و برآوردهای سازمان بهزیستی نشان می دهد دو درصد جمعیت کشور واجد خصوصیتی هستند که باید به آنان خدمت توانبخشی ارائه شود به آن معنا که حدود یک و نیم میلیون نفر در کشور معلولیت متوسط به بالا دارند. بر همین اساس اکنون حدود یک میلیون و 300 هزار فرد دارای معلولیت در سازمان بهزیستی دارای پرونده هستند و از خدمات متنوع ما استفاده می کنند که از این جمع 36 درصد آنان زن و 64 درصد آنان مرد هستند.


 


**بیشترین معلولیت ها در ایران از نوع جسمی و حرکتی است


معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی خاطرنشان می کند: حدود 12.5 درصد از این یک میلیون و 300 هزار معلول در کشور، دارای معلولیت خفیف و 18.7 دارای معلولیت خیلی شدید هستند.


نحوی نژاد می افزاید: از لحاظ درصد معلولیت و تیپ معلولیت ها نیز 10.5 درصد معلولان دچار معلولیت بینایی، حدود 40 درصد دچار معلولیت جسمی و حرکتی، 26 درصد دچار معلولیت ذهنی، هشت درصد دچار معلولیت روانی مزمن، 14.5 درصد دچار معلولیت شنوایی و حدود یک و نیم درصد معلولان دچار معلولیت صوت و گفتار هستند.


 


**ارائه سه نوع خدمات توانبخشی به معلولان


معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی، خدمات توانبخشی را به سه گروه خدمات توانبخشی پزشکی ، توانبخشی حرفه ای و توانبخشی اجتماعی تقسیم می کند و می گوید: خدمات توانبخشی پزشکی مانند کاردرمانی، گفتاردرمانی، بینایی سنجی ، شنوایی شناسی و خدمات ارتوپدی فنی از طریق کلینیک های سازمان بهزیستی یا به صورت خرید خدمت از بخش غیردولتی ارائه می شود.


نحوی نژاد می افزاید: خدمات توانبخشی بیمارستانی نیز با کمک وزارت بهداشت انجام می شود .


وی خاطرنشان می کند: خدمات توانبخشی حرفه ای مانند اشتغال و کاریابی نیز از طریق حرفه آموزی در کارگاه های حمایت شده یا کارگاه های معمولی انجام می گیرد و خدمات توانبخشی اجتماعی نیز شامل ارائه خدمات اجتماعی ، نگهداری ، مراقبت و آموزش معلولان است.


 


**مردم نمی دانند با معلول چگونه رفتار کند


معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی با اشاره به وجود یک چالش فرهنگی در حوزه توانبخشی می گوید: مردم نمی دانند چگونه با یک معلول رفتار کنند.


نحوی نژاد می افزاید: در قانون جامع حمایت از حقوق معلولان تاکید شده که صدا وسیما باید دو ساعت در هفته، برنامه ای با موضوع آشنایی خانواده ها با معلولان داشته باشد اما اینگونه نیست. به نظر می رسد وقتی فردی معلول به دنیا می آید یا برای فردی معلولیت ایجاد می شود جامعه نمی داند چطور با او باید برخورد داشته باشد.


وی تصریح می کند: جامعه ما آمادگی پذیرش معلول را ندارد یک بخش از این آمادگی پذیرش به فراهم کردن امکانات فیزیکی برای معلولان باز می گردد.


 


**غیرقابل دسترس بودن تمام شهرهای ایران برای معلولان


معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی تصریح می کند: تقریبا تمام شهرهای ایران برای جامعه معلولان ، غیرقابل دسترس هستند.


نحوی نژاد اضافه می کند: البته شهرداری تهران اقدامات خوبی طی پنج تا 6 سال اخیر برای مناسب سازی معابر انجام داده اما با توجه به بافت های فرسوده شهرها و اینکه نظام آپارتمان سازی ، ساختمان سازی و اماکن عمومی ما با شرایط شهرسازی و معماری منطبق نیست، مشکلات فراوانی برای معلولان وجود دارد.


 


**قانونی که اجرا نمی شود


معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی با اشاره قانون جامع حمایت از حقوق معلولان، نداشتن ضمانت اجرایی برای عملیاتی کردن این قانون را یکی از مهم ترین چالش های حوزه توانبخشی می داند و می گوید: برای اینکه خدمات مفید و شایسته ای به یک گروه ارائه دهیم باید مقررات و دستورالعمل های خوبی داشته باشیم و آخرین قانونی که در زمینه معلولیت داریم قانون جامع حمایت از حقوق معلولان است که اگرچه این قانون در سال 83 تصویب شده و مسائلی مانند مناسب سازی ، اشتغال معلولان و یارانه های تعلق گرفته به معلولان را وارد ادبیات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی ما کرده است اما ضمانت اجرایی مناسبی ندارد.



نحوی نژاد می افزاید: این قانون اخیرا بازنگری و با ضمانت اجرایی بسیار خوب در مجلس تصویب شد اما متاسفانه در بازنگری شورای نگهبان رد شده و به مجلس برگشته و امیدوار هستیم با داشتن یک قانون مناسب و محکم با ضمانت اجرایی خوب در عرصه های اشتغال، آموزش ، مناسب سازی ، نگهداری مراقبت و بیمه های معلولان بتوانیم اقدام خوبی انجام دهیم .


 


**چه کسی معلولان را دوست ندارد؟


معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی، عدم مسئولیت پذیری دستگاه ها در برابر معلولان را یکی دیگر از چالش های توانبخشی عنوان می کند و می گوید: دستگاه های ما دوستدار معلول نیستند.


نحوی نژاد تصریح می کند: بسیار زیاد پیش آمده که معلول حتی دندانش هم درد می کند می گویند برو بهزیستی، در حالیکه بهزیستی یک نهاد خدمات حمایتی از افراد است و بهزیستی که نمی تواند هم جراحی کند، هم ترمیم دندان داشته باشد ، هم کار مرتبط با روان را انجام دهد.


وی تاکید می کند: باید در وزارتخانه های مختلف، تعریف مشخصی برای وظیفه در برابر معلولان باشد ؛ بطورمثال وزارت مسکن و شهرسازی و شهرداری باید بدانند که بخشی از مخاطبان آنها معلولان هستند و باید حتما در طراحی های خود این مساله را در نظر بگیرند.


وی ادامه می دهد: وزارت بهداشت باید بداند که برخی افرادی که به آن مراجعه می کند ممکن است دچار معلولیت باشد ؛ متاسفانه به طور فراوان دیده شده – البته اکنون این هماهنگی ها در حال انجام شدن است- که سالمندی دچار عارضه حاد را از یک مرکز بهزیستی به بیمارستان می برند و بیمارستان می گوید این بیمار متعلق به بهزیستی است و او را باز می گردانند یا طبق قانون، بهزیستی باید بیماران روانی مزمن را نگهداری کند و هنگامی که بیماری ، حاد می شود، بیمارستان ها باید آنها را بپذیرند اما اینگونه نیست.


دکتر رامین رضایی مدیرکل دفتر امور مراکز توانبخشی و مراقبتی سازمان بهزیستی نیز در این زمینه می گوید: مشکل معلولان فقط مربوط به حوزه های توانبخشی یا پزشکی و مرتبط با وزارت بهداشت یا بهزیستی نیست؛ معلولان نیازهایی مانند اشتغال ، ازدواج و آموزش هم دارند.


وی تاکید می کند: بنابراین متولیان امر باید در یک همکاری بین بخشی پاسخگوی این نیازها باشند . بنابراین همه مشکلات به تنهایی در سازمان بهزیستی حل نمی شود.


رضایی ، عدم ارتباط بین بخشی بین سازمان ها را مهم ترین مشکل حوزه توانبخشی می داند و می گوید: اگر قرار بود همه نیازها در یک سازمان تامین شود باید وزارتخانه ای موسوم به وزارتخانه انسان تشکیل می شد.


 


**تداخل امور دستگاه ها و سردرگمی معلولان


نحوی نژاد معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی در ادامه به مشکل تداخل امور دستگاه ها در حوزه توانبخشی اشاره می کند و می گوید: دستگاه های مختلف در حوزه توانبخشی ، تداخل امور دارند و هم افزایی بین آنها وجود ندارد بطورمثال گاهی همگرایی لازم بین بهزیستی و هلال احمر یا بین بهزیستی و وزارت بهداشت ، بین بهزیستی و کمیته امداد و بین بهزیستی و شهرداری وجود ندارد.


وی می افزاید: خوشبختانه شهریورماه سال گذشته با مصوبه هیات وزیران ، مقرر شد تا شورای هماهنگی افراد دارای معلولیت تشکیل شود و امیدواریم با تشکیل این شورا، بخشی از این تداخل امور حل شود.


 


**پول نداریم


معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی می گوید: بهزیستی در حوزه توانبخشی ، برنامه دارد اما برای بسیاری از اقدامات خود پول نداریم و برای ارائه خدمات، افراد پشت نوبت داریم.


نحوی نژاد تصریح می کند: مستمری های نگهداری معلولان در منزل و یارانه های مراکز دولتی ، شبانه روزی، روزانه، خدمات در منزل، طرح مراقبین برای معلولان ، بسیار ناچیز بوده و براساس خدمات هزینه تمام شده نیست و به نظر می رسد دولت باید سرمایه گذاری بیشتری در این زمینه انجام دهد و از محل درآمد دولت و از محل اجرای قانون هدفمندی یارانه ها و منابع اختصاص داده شده به بیمه ها باید شرایطی ایجاد کند که این مشکل حل شود.


وی با عذرخواهی از جامعه معلولان به خاطر اندک بودن کمیت خدمات توانبخشی به معلولان، یادآور می شود: در کشوری مانند آمریکا بابت ضایعات نخاعی در سال اول 110 هزار دلار و سپس هر ساله 100 هزار دلار هزینه می شود درحالیکه رقم پرداختی ما به یک فرد مبتلا به ضایعه نخاعی به عنوان حق پرستاری و مستمری ، 200 هزار تومان است که به دلار آزاد حدود 60 دلار می شود یعنی ما در سال حدود 800 دلار برای یک فرد دچار ضایعه نخاعی هزینه می کنیم.این افراد به خدمات گوناگونی از پانسمان تا حمل و نقل و درمان نیاز دارند.


دکترمحمد تقی جغتایی مشاور وزیر بهداشت در امور توانبخشی نیز در این میزگرد در خصوص نیاز حوزه توانبخشی به اعتبارات می گوید: به هرحال خدمات توانبخشی هزینه بر است. باید به همان اندازه که منابع مالی در حوزه های متعدد سلامت تزریق می شود به حوزه توانبخشی نیز تزریق شود اما اکنون این منابع برای توانبخشی کمتر است.


 


**جایگاه معلولان در گردباد حوادث کجاست؟


نحوی نژاد معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی، ارائه خدمات به معلولان در مواقع بحرانی را یکی دیگر از چالش های توانبخشی برمی شمارد و می گوید: ما هیچ پروتکلی در مورد ارائه خدمات توانبخشی به معلولان در مواقع بحران نداریم.


وی می افزاید: معلولان ، سالمندان و دیالیزی ها هنگام وقوع سیل، طوفان، زلزله و جنگ ناتوان تر از سایر افرد هستند و باید یک پروتکل مداخله در درمان برای این افراد معلول و ناتوان داشته باشیم که به موقع بتوانیم به آنان خدمت ارائه کنیم.


 


**توقف توانبخشی در گردنه بیمه


معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی ، بیمه ها را یکی از چالش های اصلی توانبخشی در ایران می داند و می گوید: اصولا در دنیا ، نظام خدمات براساس بیمه ها تعریف می شوند اما در ایران از بیمه مراقبتی غفلت شده است یعنی اگر فردی ، پیر، ناتوان یا سالمند شد یا دچار آسیب شود اگر خانواده نتواند از عهده مخارج او برآید ، نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد و سازمان بهزیستی مجبور هستند با امکانات ناچیزی او را تحت پوشش قرار دهند.


نحوی نژاد می افزاید: درحالیکه اگر بیمه های مراقبتی برای مواقع ناتوانی باشد این افراد می توانند به راحتی از خدمات مراکز مربوطه، حمل و نقل و داروهای خاص و ویژه استفاده کنند.


وی ادامه می دهد :بیمه های کشور، پیشگیرانه محور نیستند درحالیکه می توان با انجام تست های غربالگری بسیار ارزان قیمت ، تشخیص های به موقع داشت و جلوی بسیاری از معلولیت ها را گرفت یا اینکه مداخله بهنگامی داشته باشیم تا آسیب را به حداقل برسانیم.


معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی می گوید: بطورمثال می توان تست غربالگری بینایی و شنوایی را وارد نظام بیمه ای کنیم. همچنین با انجام یک آزمایش ساده کم کاری تیروئید در نوزادان می توان از وقوع یک عقب ماندگی ذهنی در سنین بعد جلوگیری کرد اما متاسفانه تست های غربالگری و تشخیص های بهنگام در نظام بیمه ای ما جایی ندارد.


نحوی نژاد تاکید می کند: خدمات توانپزشکی مانند گفتاردرمانی ، کاردرمانی ، بینایی سنجی –به جز موارد خیلی جزئی- ، ارتوپدی و مشاوره ای و مددکاری در نظام بیمه ای جایی ندارند و بیمه فقط برای موارد فیزیوتراپی اعمال می شود.


وی ادامه داد: همچنین بیمه ها، هتلینگ بیماری های مزمن و معلولیت ها را پرداخت نمی کنند و ما اکنون از طریق یارانه های ناچیزی که دولت به ما می دهد خدمات نگهداری بیماران روانی مزمن ، سالمندان و معلولان را انجام می دهیم.


 


**بیمه ها زیر بار نمی روند


دکترمحمد تقی جغتایی مشاور وزیر بهداشت در امور توانبخشی نیز در این میزگرد در خصوص مشکل بیمه ها می گوید: بیمه یکی از چالش های مهم حوزه توانبخشی است. بیمه برای خدماتی که فرد نیاز بیشتری به آن دارد، طراحی شده است و اگر قرار بود بیمه فقط برای یک مشکل جراحی یا مداخلات پزشکی برای یک نوبت باشد که دیگر معنا نداشت.


وی تاکید می کند: بیمه برای خدماتی از سلامت ایجاد شده که نیاز به زمان طولانی تر داشته یا روندهای آن پیچیده است و توانبخشی از خدمات پیچیده به شمار می رود بنابراین یکی از هدف های اصلی و اولویت های بیمه باید خدمات توانبخشی باشد که متاسفانه سالهاست در کشور ما مغفول است و بیمه ها زیر بار نمی روند.


مشاور وزیر بهداشت در امور توانبخشی می گوید: یک مشکل دیگر این است که بیمه ها در دولت زیرمجموعه وزارت رفاه هستند و از سوی دیگر خواستگاه آن و جایی که درخواست آن را مطرح می کنند، وزارت بهداشت است. چرا توانبخشی ما پیش نمی رود ؟ چون افراد به جلسات توانبخشی طولانی مدت مراجعه می کند اما به دلیل هزینه ها دریافت خدمات را متوقف می کند و بعد برای نظام سلامت مشکل ساز می شود و بهای آن را خود بیمه ها در جای دیگر باید بپردازند.


جغتایی می افزاید: بطورمثال فرد قطع نخاع اگر خدمات توانبخشی را به موقع در زمان خودش دریافت نکند دچار مشکلات کلیوی ، تنفسی، گوارشی و زخم بستر می شود و هنگامی که برای این مشکلات به بیمارستان مراجعه می کنند، آنجا بیمه پول می دهد. بیمه برای زخم بستر پول می دهد اما برای خدمات توانبخشی پول نمی دهد . این یک چالش بزرگ است.


 


** فشار مضاعف بیمه نبودن خدمات توانبخشی در مراکز غیردولتی


رضا غلامی سلطان مرادی معاون دفتر توانبخشی روزانه و توانپزشکی سازمان بهزیستی نیز در این میزگرد با اشاره به مشکل بیمه ها می گوید: معلولان ذهنی، جسمی حرکتی ، ضایعه نخاعی و اتیسم معلولان در یکهزار و 70 مرکز روزانه بهزیستی ، بیمه نیستند اما از این سازمان، خدمات لازم را دریافت می کنند.


وی تصریح می کند: اما به دلیل ظرفیت محدود نمی توان به همه معلولان در این مراکز خدمت ارائه داد و بخشی از معلولان ناگزیر به مراکز توانبخشی آزاد مراجعه می کنند که پوشش بیمه ای لازم را ندارند.


معاون دفتر توانبخشی روزانه و توانپزشکی سازمان بهزیستی می گوید: این سازمان درصدد است تا خدمات توانبخشی از جمله ارتوپدی و شنوایی سنجی را تحت پوشش بیمه ببرد چون خدمات توانبخشی ، هزینه بر هستند.


 


**دردسرهای جدایی سلامت و رفاه برای معلولان


مشاور وزیر بهداشت در امور توانبخشی در ادامه این میزگرد به چالش های ساختاری در حوزه توانبخشی اشاره می کند و می گوید: در بسیاری از کشورها مانند آمریکا ، انگلیس و ژاپن نظام سلامت و رفاه با هم هستند و در کشورهایی که این دو نظام از هم جدا هستند، بخش های هماهنگ کننده وجود دارد چون سلامت را نمی توان از رفاه جدا کرد.


جغتایی می افزاید: در ایران بر حسب قوانین، سیستم های سلامت و رفاه از هم جدا شده و در وزارتخانه های جداگانه بهداشت و رفاه ، مدیریت می شوند. شورای سلامت و شورای رفاه نیز با یکدیگر هماهنگی و همراهی ندارند.


 


**جالی خالی خدمات اجتماعی برای معلولان


مشاور وزیر بهداشت در امور توانبخشی ادامه می دهد: چالش دوم حوزه توانبخشی این است که ابعاد مختلف توانبخشی شامل توانبخشی پزشکی ، اجتماعی و حرفه ای به صورت حلقه های به هم پیوسته نیستند در صورتیکه کسی که به بیمارستان می آید همان زمان خدمات اجتماعی هم می خواهد.


جغتایی می گوید: اولین زمانی که فرد نیاز به خدمات توانبخشی دارد در بیمارستان یا مراکز بهداشتی است اما ما نظام تشخیص به موقع ، درمان به موقع و ارجاع نداریم .


وی می افزاید: افراد نیازمند خدمات توانبخشی نباید رها شوند بطورمثال در سال 750 هزار نفر در ایران دچار سکته مغزی می شوند که 20 درصد می میرند و دو سوم آنانی که زنده می مانند نیاز به خدمات توانبخشی دارند.


وی خاطرنشان می کند: خدمات توانبخشی در بخش حاد چندان سازمان یافته و براساس پروتکل ها نیست. فرد پس از طی کردن مرحله حاد نیاز به نظام ارجاع دارد اما اکنون در بیمارستان به فرد نیازمند توانبخشی می گویند یا برو خانه یا برو بهزیستی در حالیکه نباید اینچنین باشد بلکه فرد بستگی به شرایط جسمی خود باید به مراکز تحت حاد توانبخشی یا بیمارستان ها، ارجاع شود پس ما نیاز به تخت های توانبخشی داریم. یا اینکه فرد باید به مراکز روزانه توانبخشی برود یا حتی برای این فرد باید مراقبت های خانگی برای فرد انجام شود که اکنون ما این نظام ارجاع را نداریم . ادامه این خدمات توانبخشی باید با خدمات اجتماعی پیوستگی پیدا کند .



جغتایی ادامه می دهد: فردی که قطع نخاع پیدا کرد باید ببینیم آشپزخانه او باید به چه شکل باشد اینها خدمات اجتماعی است. چون فرد باید به جامعه بازگردد چون اساس توانبخشی ، بازگشت به جامعه است اما حلقه های تشخیص ، درمان و خدمات اجتماعی در حوزه توانبخشی به هم پیوسته نیست.


 


**مختل شدن زندگی روزمره معلولان در سایه نبود خدمات اجتماعی


کیوان دواتگران، مدیر کل دفتر توانمندسازی معلولان سازمان بهزیستی کشور نیز در این میزگرد با اشاره به نبود خدمات اجتماعی برای معلولان می گوید: فقط 30 تا 35 درصد مشکل یک فرد معلول به شرایط جسمی و فیزیولوژیکی او بازمی گردد و مشکل عمده او مربوط به نبود خدمات اجتماعی می شود.


وی خاطرنشان می کند: نبود خدمات اجتماعی برای معلولان موجب مختل شدن زندگی روزمره معلولان می شود.


وی تصریح می کند: بطور مثال فرد دچار ضایعه نخاعی به خاطر نبود حمایت های اجتماعی در یکی دو سال پس از اتفاقی که برایش پیش آمده، برای به دست آوردن سلامتی اش حتی فرش زیر پایش را می فروشد و نیازمند حمایت ارگان های حمایتی همچون بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ه) می شود.


 


**معلولان حتی پروتکل درمانی هم ندارند


پیمان پیشگاهی مدیرکل توانبخشی جمعیت هلال احمر نیز در این میزگرد، نبود پروتکل جامع درمانی را یکی از چالش های حوزه توانبخشی می داند و می گوید: این روزها با تدوین این پروتکل بخشی از مشکلات در حال رفع شدن است.


وی با اشاره به اهمیت دوره طلایی درمان برای بیماران در معرض تهدید معلولیت به ویژه افرادی که دچار سکته مغزی می شوند، می افزاید: برای این بیماران، هنگام ترخیص از بیمارستان برنامه جامع فیزیوتراپی در نظر گرفته نمی شود تا فرد بتواند به زندگی عادی بازگردد.


این مسئول جمعیت هلال احمر با تاکید بر این که زمان طلایی برای بازگشت بیماران سکته مغزی به جامعه بسیار مهم است، می گوید: در بسیاری از موقع این زمان از دست می رود.


پیشگاهی خاطرنشان می کند: برای دستیابی به بهترین نتیجه و درمان باید از کار تیمی درمانی بهره برد تا بهترین نتیجه را کسب کرد.


**معلولیت، تحفه ای برای فقرا


مدیرکل توانبخشی جمعیت هلال احمر تصریح می کند: معلولیت بیشتر برای افرادی اتفاق می افتد که دچار فقر اقتصادی هستند؛ اغلب قطع عضو ها در هنگام کار و ناشی از سقوط کارگران است.


به گفته پیشگاهی، بسیاری از قطع نخاع ها نیز در سوانح رانندگی برای افرادی است که با موتور سیکلت تردد می کنند زیرا فردی که سوار ماشین گران قیمت است دچار معلولیت نمی شود.


 


منبع : ایرنا

نظرات

تا کنون نظری برای این مطلب درج نشده است.

درج نظر

ثبت نظر
عضویت در خـبـرنـامـه رعــد
لطفا ایمیل و شماره موبایل را وارد کرده و
دکمـه ثـبـت عـضـویـت را کلیـک نمایید.
کلیه حقوق وبسایت متعلق به موسسه رعد است