چه کسی دارای معلولیت است؟
16 تیر 1397
اگر از اشخاصی هستید که در مراکز آموزشی، توانبخشی افراد دارای معلولیت مشغول به کار هستید یا به هر دلیلی به مراکز اینچنینی رفت و آمد دارید ممکن است این جمله را از زبان همکاران و دوستان خود درباره افراد دارای معلولیت حاضر در این مکان ها شنیده باشید: «شما که معلول نیستید! »
به نظر شما چرا به رغم نمایان بودن معلولیت در افراد گاهی وجود معلولیت در آنها دیده نمیشود؟ تا آنجا که این برداشت از افراد معلول به آنها گفته میشود.
...
پیشنه پاسخ به این سوال مهم و توجه برانگیز به حدود سه دهه پیش بر میگردد. از زمانیکه افراد دارای معلولیت نقشهای اجتماعی قابل قبولی را برای خود برگزیدند و با تلاش طاقت فرسا جایگاه مؤثر خود را در بطن اجتماع را تثبیت نمودند.
این نقشهای اجتماعی، شخصیتهایی بود که در جوامع سنتی برای افراد دارای معلولیت کمتر دیده میشد و پذیرفتن آن توسط ایشان نگاه همراه با انکار جامعه را به دنبال خود داشت.
در نظر بیاورید در سی، چهل سال قبل در همین ایران خودمان در دوستان، آشنایان یا اقوام مان گاهی یک فرد معلول در کسوت پدر یک خانواده یا خانم یک خانه به ما معرفی میشد یا به عنوان معلمی دلسوز، مهندسی عمران، پزشک، وکیل عالی رتبه، ورزشکار پارالمپیکی، محصل، دانشجو و جوینده کار جایگاه تازهای را در جامعه برای خود در نظر میگرفت و صادقانه اینکه تعداد این افراد بسیار کم بود.
...
تاکنون برای معلولیت مدلهای مختلفی تعریف شده است که ما آنها را به عنوان الگوهای ناتوانی میشناسیم. این الگوها شامل؛ الگوی اخلاقی، پزشکی، اجتماعی، توانبخشی، ناتوانی و پزشکی اجتماعی است.
با نگاهی مختصر به تعاریف ارائه شده در این مدلها خواهیم دید که بهطور مثال در الگوی اخلاقی، معلولیت از گناه نشأت میگیرد که باعث شرمساری فرد معلول یا خانواده وی میشود. در الگوی پزشکی معلولیت نوعی بیماری به شمار میرود که باید درمان شود و جامعه هیچ مسئولیتی در فراهمکردن شرایط برای حضور فرد در جامعه ندارد و فرد میبایست در انتظار بماند تا سلامتی خود را باز یابد. الگوی توانبخشی، شباهت زیادی به مدل پزشکی دارد با این تفاوت که در آن متخصصان توانبخشی تمرکز خود را بر درمان، مشاوره و تمرینهای ورزشی قرار میدهند.
یکی دیگر از این الگوها که الگوی ناتوانی نام دارد که به معلولیت به چشم یک پدیده طبیعی در زندگی مینگرد و نه صرفا یک نقص.
و آخرین الگو، الگوی پزشکی اجتماعی است و همان طور که از نام این الگو مشخص است، ترکیبی از دو مدل اجتماعی و پزشکی میباشد که در آن به بعد فیزیکی فرد توجه نمیشود، بلکه بر پایه عملکرد و توانایی وی در حل مشکلات و نحوه رویارویی با شرایط دشوار استوار است.
...
مطالعه مدلهای ناتوانی، سیر تاریخی توجه جامعه را به گروهی از شهروندان خود که دچار محدودیتهای جسمی یا ذهنی را نیز نشان میدهد که در یک فرآیند روبه رشد توانسته است از یک دیدگاه سنتی و فردی به یک دیدگاه مدرن و اجتماعی سوق پیدا کند.
...
به ابتدای گفتوگوی خود بر میگردیم به همان سوالی که از شما پرسیده شد: چرا به رغم نمایان بودن معلولیت در افراد گاهی وجود معلولیت در آنها دیده نمیشود؟ یکی از دلائل عدم نمایان بودن معلولیت، تأثیرات محیط اطراف فرد است. هر قدر محیط مناسبسازی و قابل دسترس باشد، میزان معلولیت فرد کمرنگتر است و فقط توجه به عملکرد فرد در جامعه بیشتر میشود.
حال به نظر شما آیا فرد معلول کسی است که با توجه وضعیت جسمانی متفاوت با سایرین دچار محدودیتهای فیریکی است یا اینکه نه! فرد دارای معلولیت شخصی است که برای ورود به بعضی تعاملات اجتماعی دچار محدودیت است؟