او با معلولیتی که داشت، کودکی سختی را پشتسر گذاشت. بازی کردن با کودکان همسن و سالش دشوار بود و نگاهها و حرفهای طعنهآمیزی که گاه و بیگاه از آنها میشنید، ناراحتش میکرد و برایش آزاردهنده بود اما باز هم با همه ناملایمات کنار میآمد. خودش میگوید: «چند سال پیش بود که از طریق یک آگهی با موسسه رعد غدیر آشنا شدم. در آنجا کلاسهای علمی و کاربردی برگزار میشد. ثبتنام کردم و مشغول تحصیل در کاردانی رشته مترجمی زبانانگلیسی شدم. از مهر امسال هم وارد مقطع کارشناسی میشوم. این رشته را دوست دارم و در کنار کارهایم، گهگاه ترجمه هم میکنم. ترجمهها اغلب دانشجویی هستند و رفاقتی آنها را انجام میدهم و پولی برای آنها نمیگیرم.»
اما ورود به رعد، مسیر زندگیاش را تغییر داد. در این موسسه که فعالیتش توانمندسازی معلولان است، درکنار کلاسهای علمی و کاربردی، کلاسهای فنی و حرفهای هم برگزار میشود تا معلولانی که توانایی چندانی برای کار ندارند، با آموختن مهارتهای لازم بتوانند خوداشتغالی کنند و به اصطلاح گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند؛ اتفاقی که برای حامد افتاد. او درکنار درس خواندن، کلاسهای رایگان فنی و حرفهای را هم گذراند و حالا برای خودش تکنسین موبایل شده است.
خودش میگوید: «من همیشه دست به خرابکردنم خوب بود. گوشیهای ساده و رادیو و تلویزیون را باز و خراب میکردم. کلا با کارهای فنی آشنایی و به آن علاقه داشتم و انگیزهای شد تا وارد کلاسهای فنی و حرفهای شوم. همین علاقه باعث شد حالا برای خودم کار داشته باشم. با اینکه بازار کار خیلی خراب است اما بهتر از هیچی است.» او قبل از گذراندن این دورهها، مانند هر جوان دیگری با گوشی زیاد سروکار داشت و سرآغاز ورودش به تعمیرات موبایل شد. او هفتماهی است به همراه یکی از دوستانش زیرپلهای اجاره کرده و در آنجا مشغول به کار شدهاند. حدود 5، 6 میلیونی نیز برای پول پیش مغازه دادهاند و با وسایل مربوط به تعمیرات موبایل که حامد در خانه داشت، کار را شروع و وسایل دیگر را هم خریداری کردهاند. حامد سختافزار و تعمیرات گوشی را به دست گرفته و دوستش نرمافزار کار میکند.
البته خودش هم با کمک دوست و همکارش مشغول آموختن نرمافزار است تا بتواند دانش کاملتری از موبایل پیدا کند.
او امیدوار است در آینده، با همکاری و همراهی مسئولان بتوانند کارشان را گسترش دهند. حامد ادامه میدهد: «درخواست وام را به بهزیستی دادهام اما مدام حرف از مدرک فنی و حرفهای میزنند و میگویند تا مدرک نگیری، از وام خبری نیست. با وجود اینکه میگویم من کار را بلدم، مدرک به چه دردم میخورد، اما باز هم حرف خودشان را میزنند. من هنوز امتحان پایاندورهها را نگذرانده و مدرکی نگرفتهام و همین امر باعث شده نتوانم برای گرفتن وام اقدام کنم.»
کار و کاسبی آنها هم مانند خیلی از کاسبیهای امروز، با توجه به بالا رفتن قیمت دلار خیلی اوضاع خوبی ندارد. قیمت قطعات گوشی که بالا میرود، استطاعت مردم هم برای تعمیر موبایلشان پایین میآید.
گوشیهای موبایل گاهی با مشکلات عجیب و غریبی مواجه میشوند و حامد معتقد است: «اینترنت بهترین منبع برای سوالات عجیب و غریب است. بهطور مثال، اگر در باز کردن گوشیهای جدیدی که وارد بازار میشوند، مشکل داشته باشیم یا با مدلی از گوشی مواجه شویم که اطلاعی از آن نداریم، مدل گوشی را در اینترنت جستوجو میکنیم که به ما چگونه بازکردنش را آموزش میدهد. معمولا برای تعمیر هر گوشی از مشتری مهلت میگیرم. حتی تعمیرکاران حرفهای هم باید ویدئوهای جدید تعمیرات گوشیهای موبایل را مشاهده کنند تا خطایی حین تعمیر گوشی رخ ندهد.»
این تکنسین موبایل معتقد است بسیاری از تعمیرکاران گوشیهای موبایل تجربه کاری و تعمیری زیادی ندارند و عدهای تعمیرکار نیستند بلکه فقط تعویضکارند یعنی فقط قطعات گوشی را تعویض میکنند و کاری به تعمیر آن ندارند.
حامد، زمانی که به دنبال آموختن تعمیرات موبایل بود، چیزی از این حرفه نمیدانست و تنها به دنبال علاقهاش رفت. اما در دورههایی که گذراند، به گفته خودش توانست 90 درصد کار را یاد بگیرد. مابقی هم به کار تجربی برمیگردد. افراد معلولی که وارد موسسه رعد میشوند، دقیقا برای آیندهای میآیند که به دنبال آن هستند.
این مرکز در توانمندسازی معلولان تاکنون بسیار موفق عمل کرده و توانسته معلولان زیادی را وارد بازار کار کند. پس از پایان دورهها، نام معلولانی که دورههای توانمندسازی را گذراندهاند، وارد فهرست اشتغال میشود تا از این طریق بتوانند شغل مناسب با حرفهای را که آموختهاند، پیدا کنند. موسسه هم مشاغل مرتبط با حرفه را به افراد معرفی میکند. درواقع، این مسیر که به اشتغال حمایتشده معروف است، به توانمندسازی معلولان کمک زیادی کرده و راه را برای اشتغال آنها هموار میکند. حامد ورزشکار هم هست و والیبال نشسته را در همان موسسه رعد بهطور حرفهای دنبال میکند. او تاکنون ثابت کرده معلولیت نتوانسته او را از زندگی دور کند.
منبع: فرهیختگان