صادق عابدین عضو تیم ابلیمپیک ایران در مسابقات فرانسه؛
قدرداشتههایمان را بدانیم و امیدوار باشیم
25 شهریور 1397
ایده ی نامگذاری روزی به عنوان روز برنامه نویسان اولین بار در سال ۲۰۰۲ توسط ولنتین بالت که کارمند یک شرکت کامپیوتری در روسیه بود مطرح شد. به همین جهت برای ثبت شدن و به رسمیت شناختن این روز تحت عنوان روز برنامه نویس تلاش زیادی کرد و سرانجام در سال ۲۰۰۹ این نامگذاری انجام گرفت و از آن به بعد، این روز در خیلی شرکت های کامپیوتری، شرکت های برنامه نویسی و وابسته به تکنولوژی جشن گرفته می شود.
به مناسبت روز جهانی برنامه نویسی به سراغ یکی از کارآموزان موفق مجتمع رعد و دانشجوی کارشناسی فنآوری اطلاعات مرکز آموزش علمی کاربردی رعد رفتیم. احسان چهار سال است که با مجتمع رعد آشنا شده و عضو گروه اعزامی به المپیاد فنی و حرفه ای بین الملی افراد دارای معلولیت در کشور فرانسه بوده است. گفتگوی کوتاه ما وی از نظر شما می گذرد.
- آقای صادق عابدین، از خانواده و زندگیتان برایمان بگویید؟
«در یک خانواده 4 نفره زندگی میکنم که شامل؛ پدر،مادر.خودم و خواهرم است و من فرزند اول خانواده و متولد 17 دی 73 هستم. از حدود دو سالگی با آزمایشهای پزشکی که بروی من انجام شد به این نتیجه رسیدند که من به یک بیماری ژنتیکی به نام ضعف عضلانی دوشن (دیستروفی دوشن) دچار شدم که به دلیل ساخته نشدن پروتئین دیستروفین، عضلات به مرور زمان ضعیفتر شده و قدرت و کارآیی خود را از دست میدهد.
من تا 12 سالگی راه میرفتم و از آن به بعد ویلچیر نشین شده و تا الان فقط عضلات درونی و مچ و انگشتهای دست و پام کار میکند. ولی مبارزه با این بیماری و درک شرایطی که من دارم به طور کامل زمانی امکانپذیر میشود که شخص این بیماری را داشته باشد و مشکلات این بیماری را تجربه کرده باشد. اما من کمی مختصر از مشکلات را میگویم. مثلا در شرایط فعلی، چون دستم بالا نمیآید، مشکلاتی نظیر باز و بسته کردن درها و استفاده از آسانسور را دارم که برای این کار نیاز دارم از سایر افراد کمک بگیرم. برای مبارزه سعی میکنم ضعفها را نادیده بگیرم و به مهارتهایی که دارم مثل طراحی وب سایت، حل کردن مکعب روبیک، موسیقی متمرکز شوم.
- با رعد به چه صورت آشنا شدید؟
حدود سالهای 92 و 93 بود که یکی از دوستان پدرم آقای امیر رضاییان که ایشان هم دارای معلولیت است و بر اثر یک حادثه دچار ضایعه نخاعی شدند، به من گفتند که «رعد خیلی موسسه خوبیه و بخش آموزش مهارتی و کامپیوتر داره و هم دانشگاه و مناسب سازیه و راحت معلولین میتونن استفاده کنن.» من اوایلش مخالفت کردم. چون خودم را اصلا معلول نمیدانستم. بعد کمی فکر کردم و با خودم گفتم حالا میروم در کلاس ICDL ثبت نام میکنم تا کامپیوتر را یاد بگیرم و راحتتر بتوانم رشته نرمافزار را بخوانم و همین طور هم شد.
- چطور برای مسابقات فرانسه انتخاب شدید؟
سال 2015 مسابقه مهارتی فنی و حرفهای که برگزار کننده آن مجتمع رعد بود، در رشتههای مختلف عکاسی و گرافیکی و اتوکد و طراحی وب و برنامه نویسی برگزار شد. 16 نفر برای تیم ملی باید انتخاب میشدند که به مسابقات المپیاد معلولین اعزام شوند. از طرف رعد 6 نفر باید برای شرکت ساناستار وب طراحی میکردند. در آذر ماه آن سال مسابقه انجام شد و بهمن ماه نتایج اعلام شد و من با کسب رتبه دوم، برای شرکت در مسابقات به فرانسه رفتم. فضای این مسابقات تجربههای خوب و مفیدی در من ایجاد کرد. بعد از طریق دفتر اشتغال و کارآفرینی رعد به شرکت یکتا وب معرفی شدم. برای کارورزی باید برای فصلنامه نقد کتاب، برنامهنویسی انجام میدادم. سال نود و شش پروژه «دکتر اینجاست» را کلید زدیم که باید سایتشان را بروز میکردم. الان میخواهم هم در پروژهها کار کنم و هم PHP را کامل یاد بگیرم.»
- لحظهای که فهمیدید در مسابقات المپیاد فنی و حرفه ای کشور به عنوان نفر دوم انتخاب شدید و باید به فرانسه بروید، چه حسی داشتید و خانواده شما چه برخوردی کردند؟
خیلی لحظه زیبا و خوشحال کنندهای بود که این همه سال زحمت خانواده و خودم به نتیجه رسید و خانواده هم احساس شادی و سرور داشتند.
- رفتار فرانسویها با افراد داری معلولیت چگونه بود؟
بسیار خوش رفتار و با احترام بر خورد میکردند. مثلا وقتی میخواستیم بیرون برویم، جایی که تجمع مردم بیش از اندازه بود و ویلچر میخواست رد شود کنار میایستادند و تا وقتی که رد نشده جلو نمیآمدند. خیلی به شخصیت افراد معلول احترام میگذارند یا در هنگام ورود به یک فروشگاه و رستوران اگر یک فرد دارای معلولیت را میدیدند راه را باز میکردند تا او وارد شود.
- در حال حاضر تعامل و ارتباط مردم با افراد دارای معلولیت را چطور ارزیابی می کنید؟
به نظر من هنوز فرهنگ سازی درستی در جامعه صورت نگرفته و خیلی از زیر ساختهای ما در حوزه معلولیت مشکل دارد. به عنوان مثال؛ حیاتیترین زیر ساختها هم که نسبت به سالهای قبل بیشتر به آن توجه شد که همان مناسب سازی معابر است، باز جای کار دارد تا به کشورهای اروپایی برسیم.
در زمینه حمل و نقل هم فقط شهر تهران است که شهرداری، سامانه حمل و نقل جانبازان و معلولان را تاسیس کرده است و تعدادی ون و اتوبوس برای رفت و آمد معلولین فراهم کرده است. اما متاسفانه به علت زیادی مشترکین و تعداد کم ماشین، سرویس دهی به تمام مشترکان امکانپذیر نیست. تازه فقط تهران این سرویس دهی را دارد و بقیه شهر های کشور از این امکان محرومند. این در حالیست که در کشور مثل فرانسه اصول مناسب سازی را در سیستم حمل و نقل شهری و بین شهری به درستی پیاده سازی کرده تا تمام مردم کشور و به ویژه معلولین بتوانند از این سیستمهای حمل و نقل استفاده کنند.
- برخورد افراد غیر معلول با شما چگونه است؟
چون من همیشه سعی میکنم با همه رفتار خوبی داشته باشم بر خورد زیاد بدی ندیده ام. البته از حس ترحم و شکر گذاری بعضی افراد غیر معلول در خیابان و مکانهای عمومی بینهایت متنفرم مثلا «طرف داره رد میشه میگه: خدایا شکرت، خدا شفا بده و استغفرالله و.....»
- قبل از آشنایی و ورود به رعد چه تصوری نسبت به چنین جایی و تحصیل در کنار افراد دارای معلولیت داشتید؟
اول فکر میکردم اینجا هم شبیه آسایشگاه معلولین است. تصوری از آموزشگاه برای افراد معلول نداشتم. قبلا دوست نداشتم با افراد معلول در ارتباط باشم و خودم را هم معلول نمیدانستم. البته بعد که آشنا شدم فهمیدم خیلی هم بد نیست که دارای معلولیت هستم. چون شاید اگر این شرایط را نداشتم تا این حد از ذهنم کمک نمیگرفتم.
- در پایان اگر توصیهای درباره کسب مهارت به افراد دارای معلولیت دوستان خود دارید بگویید.
باید بگویم که افراد معلولی که قدرت بدنی بیشتری دارند، اگر سراغ رشتههای مهارتی بروند، خوب است. اما برای ما که قدرت جسمی کمتری داریم، برنامه نویسی و کار کامپیوتری بهتر است. چون در هر مکان و زمانی میتوانند کار را انجام دهند. چه کار طراحی وب چه طراحی گرافیکی. دوستان و کارآموزان مجتمع رعد هم، اگر تلاششان را افزایش دهند، سطح توانایی خوبی دارند. میشود به کارشان اعتماد کرد. باید تلاش زیادی بکنند تا موفق بشوند.
در آخر، باید بگویم قدرداشتههایمان را بدانیم و امیدوار باشیم. تحمل سختی میتواند به نتایج خوبی برسد. من با وجود شرایطم مسیر سختی داشتم و اگر حمایت خانواده نبود تا الان پیشرفت نداشتم. دوستانم در رعد باید از فرصتها استفاده کنند تا به موفقیت برسند و خانوادههایشان را هم خوشحال کنند و باعث افتخار جامعه معلولان شوند.
مصاحبه از طیبه سیادت زاده، مولود مولوی