تاثیر تغییر نگرش در حوزه معلولیت
17 مهر 1397
در سالهای اخیر بنا به دلائلی همچون پیشرفت فرهنگی، علوم و افزایش آگاهی، توجه جوامع مختلف به احقاق حقوق انسانی افراد در نوع خود به صورت چشمگیری پیشرفت داشته است که در این بین توجه به افراد دارای معلولیت، حقوق انسانی و شهروندی و نیازهای وی به عنوان یک عضو فعال از جامعه جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است.
به جرات میتوان گفت در نگاه دنیای امروزی مشکل این افراد مشکل کل جامعه انسانی است و نهادهای اجتماعی در تلاش هستند تا با رویکرد عادیسازی و ترویج اندیشه تساوی حقوق همه افراد بشر، نگرشهای منفی به افراد دارای معلولیت را از بین ببرند.
همانطور که میدانیم؛ در بسیاری از مناطق جهان نگرش عمومی نسبت به افراد معلول منفی است و متاسفانه باید متذکر شویم که جوامع سنتی به افراد معلول جامعه به دیده حقارت مینگریستند؛ فرد معلول را فرزند شیطان، دارای روح خبیثه و ثمره گناه یا موجودی حقیر و شایسته ترحم و محتاج مراقبتهای دائمی میدانستند و او را همواره به عنوان مهجور ترین عضو جامعه می شناسند و برچسب هایی نظیر بیمار، مجنون، ناتوان و ناقص الخلقه القابی بودند که همراه با تحول جامعه رشد خودش را داشت.
بنا بر شواهد مستند، ادیان توحیدی بهترین نگرش را نسبت به افراد معلول داشته و اذعان دارند که اصلا نظام خلقت آفرینش بر پایه تفاوتها بنا شده، آن هم تفاوتهای که اگر از بالا بررسیشان کنیم متوجه خواهیم شد که آنها اجزاء یک کل منسجم هستند و هرکدام از آنها به قدر کافی بهرهای از کمال حقانی و شکوه جبروت را کسب کردهاند تا جایی که خداوند به همه انسانها لقب «اشرف مخلوقات» را عطا میکند.
در دنیای صنعتی امروز یکی از دلایل وجود نگرش منفی نسبت به افراد دارای معلولیت، از آنجا نشات میگیرد که به طور معمول برای اثربخش بودن و نتیجه داشتن آموزشها و اشتغال افراد معلول تردید ایجاد میشود و دولتها اختصاص برنامههای آموزشی را برای این افراد بیهوده تلقی میکنند.
بدیهی ست، نگرش منفی نسبت به افراد دارای معلولیت میتواند بر اقدامات لازم برای رفع نیازها، ایفای نقشها و رفتار های اجتماعی آنها تاثیراتی نامطلوب برجا بگذارد. یکی از رایجترین واکنشهای منفی عمومی جامعه در برخورد با این افراد ترحم و دلسوزی است. به عنوان یک فرد دارای معلولیت میگویم که هر چند اکثر افرادی شبیه من تا حد زیادی با تکیه بر دیگر تواناییهای خود، سدهای محدودیتها را درنوردیده و وارد فعالیت اجتماعی شدهاند اما قطعا گسترش افکار و برخوردهای منفی افراد غیر معلول موجب میشود با کاهش فعالیتهای افراد دارای معلولیت در کسب شخصیتی مستقل و متکی به خویش روبه رو شویم.
خوشبختانه در قرن اخیر به جامعه جهانی به پدیده معلولیت نگاه ویژهای داشته است. در واقع میتوان گفت به دلیل روی دادن چندین جنگ جهانی و منطقهای و افزایش سن امید به دلیل پیشرفتهای پزشکی و افزایش بهداشت عمومی، حضور افراد دارای معلولیت در سطح جامعه بیشتر دیده شد و این امر باعث آغاز تغییر نگرش به افراد دارای معلولیت به عنوان یک شهروند با داشتن تفاوتهای فردی گردید.
شاید در اولین برخورد ظاهری ما با فرد دارای معلولیت، این تصور در اما ایجاد شود که او با ظاهری متفاوت، دارای ناتوانی جسمانی و محدودیتهایی است. اما اگر به استعدادهای شگرف و نهفته در وجود وی به عنوان یک انسان یا یک شهروند توجه کنیم، بدون تردید این محدودیتها و تفاوت ظاهری دیگر نقش مهمی را ایفا نخواهد کرد و در این مرحله تغییر نگرش به پدیده معلولیت و توجه به توانمندیهای واقعی فرد دارای معلولیت آغاز میشود.
اقدامات اجرایی برای تغییر نگرش میتواند طیف گستردهای از برنامههای مشارکت دادن فرد معلول در تصمیم گیری های مربوط به خود، تقویت وتشدید ارتباطات اجتماعی و بهره مندی وی از امکانات موجود، تلاشهای فردی و جمعی افراد دارای معلولیت در احقاق حقوق خویش، توجه به موضوع آموزش خانواده در حیطه وسیع تر از مدارس و مراکز و در سطح ملی، افزایش آگاهی عمومی، تقویت و تشویق به گسترش نهاد و سازمان های مرتبط با افراد دارای معلولیت و غنی سازی محیط زندگی و توسعه تعاملات عاطفی افراد معلول با افراد غیر معلول را در بر داشته باشد. نکته قابل توجه این است که لازمه تغییر نگرش در جامعه، تعامل مؤثر و مشارکت دادن افراد دارای معلولیت در تصمیمهای مربوط به خود، تقویت ارتباطات اجتماعی و بهرهمندی از امکانات موجود و تلاش فردی و جمعی برای احقاق حقوق خود است و برای دستیابی به این مرحله ابتدا باید این موضوعات در وهله اول در خانواده همزمان با نخستین تعاملات و یادگیریهای کودک نهادینه و اجرا شود.
پس اگر خانواده، در خصوص چگونگی برخورد با فرزند معلول خود آموزش دیده باشند و به او به چشم یک انسان مستعد و توانمند نگاه کنند، زمانی که وارد اجتماع میشود، فردی خواهد شد که با وجود داشتن معلولیت موفق میشود در عمل توانمندیهای خود را که محصول گذراندن دوره حرفهای یا هنری است، به عموم مردم جامعه نشان دهد، تا جایی که همگان را به تفکر وا دارد که تفاوت ظاهری، لزوما نشانه عدم توانایی نیست.
باتوجه به اینکه دگرگونی در مسایل انسانی به شدت در گرو تغییر نگرش افراد غیر معلول علی الخصوص مسولان و خانواده فرد معلول است دستیابی به این مهم همتی ملی میخواهد.
گروه تولید محتوا مجتمع رعد : مولود مولوی