به مناسبت 10 اکتبر، روز جهاني بهداشت روان
تمرکز بر سلامت روان جوانان؛ در جهان در حال تغيير
20 مهر 1397
شعار سال 2018 سازمان بهداشت جهاني به مناسبت 10 اکتبر، روز جهاني بهداشت روان عبارت است از: تمرکز بر سلامت روان جوانان؛ در جهان در حال تغيير.
در این سال سازمان بهداشت جهاني، قصد دارد همه توجهات را بر روي مشکلاتي که امروزه جوانان با آن روبرو هستند جلب کند و مباحثي درباره اينکه چه چيزهايي براي رشد، سلامت،شادي و نشاط آنان همراه با افزايش تاب آوري احتياج دارند آغاز کند
با تلاش وزارت بهداشت قرار است از این پس بصورت رسمی، هفته بهداشت روان از 18 الي 24 مهرماه در همه دستگاه ها و سازمان ها برگزار گردد.
بزرگ شدن در دنياي امروز را تصور کنيد. تصور کنيد هر روز با نقض حقوق بشر، جنگ و خشونت در خانه برخورد کنيد. جوانان بيشتر روز خود را در اينترنت با جرايم سايبري، زورگيري هاي سايبري و بازيهاي خشونت آميز را تجربه مي كنند.
انگ زدايي از بيماري هاي رواني و برنامه هاي پيشگيري از بيماري هاي روان تني و رفتارهاي پرخطر نوجوانان، معرفي خدمات روانشناختي و روانپزشكي به آحاد جامعه از اهداف هفته بهداشت روان است.
سن نوجواني و سالهاي اوليه بلوغ، مقطعي مهم از دوران زندگي است که تحولات زيادي رخ مي دهد، به عنوان مثال تغيير مدرسه، ترک خانه و ورود به دانشگاه يا کار جديد. براي بسياري، اين زمان هيجان انگيز است.
البته همراه با استرس و هراس در برخي موارد، اگر مديريت نشود، اين احساسات مي تواند منجر به بيماري روحي شود.
بدون ترديد استفاده روزافزون از فن آوري هاي آنلاين، مي تواند مزاياي بسياري همراه با فشار داشته باشد. اتصال به شبکه هاي مجازي در هر زمان از روز و شب رشد مي کند.
بسياري از نوجوانان نيز در مناطق بحراني زندگي مي كنند و تحت تاثير شرايط اضطراري مانند درگيري ها، بلاياي طبيعي و بيماري هاي همه گير هستند. جوانان در موقعيت هايي بحراني به شدت آسيب پذير به اختلالات رواني و بيماري هستند.
14 سالگي سن شروع اختلالات رواني:
نيمي از تمام بيماري هاي رواني از سن 14 سالگي شروع مي شود، اما اغلب موارد ناشناخته و درمان نشده است. از لحاظ شيوع بيماري در ميان نوجوانان، افسردگي سومين علت و خودکشي دومين علت مرگ در ميان 15-29 ساله است.
سوء مصرف مواد و مواد مخدر در ميان نوجوانان يکي از موضوعات مهم در بسياري از کشورها است كه مي تواند منجر به رفتارهاي پرخطر مانند رانندگي خطرناک و ناامني جنسي شود. اختلالات خوردن همچنين نگران كننده هستند.
اهميت رشد شناختي در ايجاد انعطاف پذيري ذهني:
رشد شناختي در ايجاد انعطاف پذيري ذهن نوجوان براي مقابله با چالش هاي جهان امروزي داراي اهميت بسزايي است.
شواهد زيادي است که ترويج برنامه هاي بهداشتي براي نوجوانان نه تنها به سلامت آنها در کوتاه مدت بلکه باعث مي شود به پيشرفت اقتصاد جامعه در درازمدت منجر مي شود.
پيشگيري با آگاهي بهتر است:
براي کمک به پيشگيري از اختلالات رواني و بيماري ها در ميان نوجوانان و جوانان از سنين اوليه مي توان براي كنترل و بهبودي بيماري هاي رواني تلاش کرد.
پيشگيري با آگاهي يعني فرد از همان ابتدا با علائم زودهنگام ابتلا به بيماري و علائم بيماري رواني آشنايي دارد. در اين رابطه والدين و معلمان مي توانند مهارت هاي زندگي را به کودکان و نوجوانان براي کمک به آنها در مقابله با چالش هاي روزمره در خانه و در مدرسه آموزش دهند.
حمايت رواني اجتماعي از نوجوان در مدارس و ساير موقعيت هاي اجتماعي داراي اهميت است البته براي رسيدن به اين هدف در آموزش کارکنان بهداشتي امكاني فراهم شود تا آنها بتوانند در شناسايي و مديريت اختلالات رواني، سرعت بيشتري داشته باشند.
همچنين براي گسترش برنامه هاي پيشگيرانه ضروريست اعتبارات خاص براي همكاري هاي مشترك بخش هاي دولتي و مردم نهاد اختصاص داد تا منجر به افزايش آگاهي و ارتقاي سلامت روان جوانان با انجام مداخلات اجتماعي، بهداشتي و آموزشي گردد.
براي افزايش آگاهي نوجوانان و جوانان از شيوه هاي مراقبت از سلامت رواني خود(خودمراقبتي) و کمک به همسالان، مي بايست آموزش هايي براي والدين و معلمان كه موجب افزايش مهارت هاي ارتباطي مانند چگونگي حمايت از دوستان، فرزندان و دانش آموزان، مي شود برنامه ريزي کرد.
همچنين ميزان خودکشي و سوء مصرف مواد به طور ثابتي در حال افزايش است و نوجوانان احساس تنهايي مي کنند و حتي به خودشان آسيب مي رسانند. آنها در سني هستند که اطلاعاتي از در بروز بيماريها و اختلالات رواني ندارند و چيزي از مراقبت هاي رواني اجتماعي نميدانند.
سلامت روانی در جامعه افراد دارای معلولیت:
سلامت روانی، در واقع جنبه اي از مفهوم کلی سلامتی است و بر کلیه روش ها و تدابیری اطلاق می شود که براي جلوگیري از ابتلا به بیماریهاي روانی، درمان و توان بخشی آنها به کار می رود.
روانشاسان معتقدند از ابعاد مهم سلامتی در انسان، سلامت روانی است و خصوصیات فردي، فشارهاي روانی و محیطی، وضعیت اقتصادي، اجتماعی وخانوادگی، عدم دستیابی به اهداف زندگی و فقدان انگیزه بر سلامت روانی افراد موثر است.
با رشد جمعیت و توسعه شهرنشینی و صنعتی شدن، بیماریهاي روانی، در صدر عوامل ایجاد کننده ناتوانی و مرگ هاي زودرس قرار گرفته اند و شیوع اري ها و ناتوانی طولانی مدت و مزمن همراه آنها بالاي این بیم باعث شده تا این مشکلات در تمامی جوامع به عنوان یک اولویت بهداشتی مورد توجه قرار گیرد.
سلامت روان شامل سلامت عاطفی، روانی و اجتماعی است و تاثیر آن بر چگونگی تفکر، احساس و عمل فرد می باشد همچنین سلامت روان است که تعیین می کند ما چگونه استرس را اداره کرده و درارتباط با دیگران و انتخاب هایمان کمک می کند. سلامت روان در هر مرحله از زندگی مهم است، از دوران کودکی و نوجوانی تا بزرگسالی.
سلامت روان در توان یابان:
تأمین سلامت روانی خانواده های افراد دارای معلولیت مهمترین موضوعی است كه مدنظر روانشناسان و متخصصان بهداشت روانی قرار دارد؛ زیرا مادام كه والدین آگاهی لازم در خصوص علل زیست محیطی و اجتماعی معلولیت فرزندان خود و شیوه برخورد با آنان نداشته باشند ، انگیزه لازم برای مشاركت در فعالیت های توانبخشی نخواهند داشت.
اینجا است كه روانشناس با استعانت از اصول روانشناسی توان یابان و بهره مندی از شیوه های مؤثر در زمینه مشاوره خانواده، می كوشد تا از خلال بحث و گفت و گو با پدران و مادران و با توجه به نوع ارزشها، اعتقادات و میزان دانش و آگاهی آنان، معلولیت فرزندان را برای آنان تشریح نماید.
روانشناسان همچنین می كوشند تا با بررسی نوع رابطه سایر اعضای خانواده (اعم از خواهران و برادران و دیگر بستگان) با فرد توان یاب، بافت ارتباطی مناسبی در محیط منزل ایجاد كنند تا عضو توان یاب خانواده بتواند در سایه چنین روابطی، خود را برای كسب استقلال در زندگی آتی مهیا سازد.
بنابراین جایی برای انكار این واقعیت نیست كه روانشناسی توان یابان ، سنگ بنای نظام توانبخشی است ؛ زیرا تا زمانی كه سلامت روانی والدین فرزندان توان یاب تضمین نشود، ارائه خدمات اجتماعی و توانپزشكی به فرد دارای معلولیت و خانواده وی بی معنا خواهد بود . بدیهی است كه قرار گرفتن والدین در مدار توانبخشی نیز از اعتقاد آنان نسبت به اثر بخشی این فعالیتها منبعث می گردد.
توجه به تفریح و ورزش، باعث سلامت جسمی و روانی توان یابان می شود. بیشتر این افراد نمی توانند از امکانات تفریحی موجود در جامعه استفاده ی مناسبی کنند ، زیرا محیط های تفریحی و ورزشی، با شرایط جسمی توان یابان متناسب نیست.
افراد توان یاب باید در تصمیم گیری ها، به ویژه در سازمان هایی که اعضای آن را توان یابان تشکیل می دهند، یا توان یابان در آن عضویت دارند و برای آنان خدمت رسانی می کنند، مشارکت جدی و موثر داشته باشند.
کمک به تشکیل گروه های خودیار به منظور حمایت و توسعه جامعه خاص معلولان، از مهم ترین اقدامات برای مشارکت اجتماعی این افراد می باشد.
تشکیل جوامع خاص توان یابان نیز می تواند پاسخگوی نیازهای آنان باشد. از سوی دیگر، وجود چنین تشکیلاتی موجب می شود تا افراد ضمن برخورداری از رابطه اجتماعی، استقلال اقتصادی، احترام اجتماعی، دسترسی به خدمات تخصصی و نیز زندگی زناشویی و تشکیل خانواده، بتوانند دیدگاه ها و ایده های شان را مطرح و در مورد مسایل مربوط به زندگی خود، تصمیم گیری کنند.
گردآوری: فاطمه ذهبی کارشناس ارشد روانشاسی
منبع : اینترنت