کودکان معلول شهروندانی کوچک اما با حقوقی برابر
6 آذر 1397
روزهای 28 و 29 آبانماه، مجموعه فرهنگی تلاش وابسته به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی شاهد برگزاری نخستین کنفرانس ملی حقوق کودکان معلول با همکاری صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف)، سازمان بهزیستی و گروهی از تشکلهای مردمنهاد فعال در حوزه افراد دارای معلولیت کشور بود. کنفرانسی که با مرور اجمالی وضعیت کودکان دارای معلولیت کشورمان در شرایط کنونی، نگاهی به توسعه خدمات به این گروه توسط سازمانهای دولتی و نهادهای عمومی، افزایش همکاری و هماهنگی میان این سازمانها و توسعه مشارکت کودکان معلول در امور اجتماعی داشت. گذشته از محتوا و کیفیت کنفرانس، آنچه قابل تأکید است افزایش توجه به نیازها و حقوق کودکان دارای معلولیت کشور از رهگذر برگزاری چنین رویدادهایی است.
صفت «نخستین» برای این کنفرانس شاید خود شاخصی باشد برای تبیین وضعیت کودکان معلول کشورمان. براستی چرا تاکنون کنفرانسهایی با محوریت و تمرکز روی حقوق کودکان معلول این مرز و بوم که شهروندانی کوچک اما برابرحقوق با سایر کودکان و شهروندان بزرگسال ایران هستند، برگزار نشدهاست؟ آیا باید در سایه ورود نهاد بینالمللی کودکان (یونیسف) باشد که چنین کنفرانسی برگزار شود؟ البته همیاری این نهاد با سازمانهای متولی افراد معلول به ویژه کودکان در ساماندهی چنین نشستهایی قابل تقدیر و انتظار است اما در شرایطی که از دهه 40 شاهد شکلگیری نخستین سازمانهای رسمی آموزش کودکان استثنائی، فعالیت چند دههای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستیم، در شرایطی که عمر مؤسسات و نهادهای خصوصی ورزشی در کشور سابقهای طولانی و ریشهای در جامعه دارد، چرا باید در اواخر این قرن هجری شمسی شاهد برگزاری نخستین کنفرانس از این نوع در زمینه حقوق کودکان معلول باشیم؟
اما مشکل فقط برگزاری دیرهنگام کنفرانسهایی از این دست نیست، پرسش اصلی آنست که کودکان معلول ایران چه جایگاهی در برنامهریزیهای کلان سازمانها و دستگاههای اجرایی کشور دارند؟ منظور از این دستگاهها قطعاً سازمان آموزش و پروزرش استثنائی و بهزیستی نیست زیرا توجه در خور این سازمانها به حقوق کودکان معلول وظیفه ماهوی آنهاست. گذشته از آن که این سازمانها تا چه اندازه به این وظیفه و مسئولیت خود عمل کردهاند توجه به امور و حقوق کودکان از جمله کودکان دارای محدویتهای جسمی ـ حسی، ذهنی و روانی بخشی از مسئولیت بسیاری از دستگاهها و سازمانهای دولتی، نهادهای عمومی و غیردولتی است. آیا بوستانها و فضاهای بازی طراحی شده در آنها بدون کودکان معلول چیزی کم ندارند؟ آیا خنده کودکان معلول ما همپای کودکان غیرمعلولمان در مهد کودکها و مؤسسات فرهنگی کودکان کشور شنیده میشود؟! آیا کودکان یا بهتر بگوییم دانشآموزان معلول در اردوگاههای پرورشی و فرهنگی آموزش و پرورش عادی کشور جا دارند یا پاسخ به این حق و انتظار صرفاً به آموزش و پرورش استثنائی احاله میشود؟! آیا وزارت آموزش و پرورش کشور در برنامهریزی کلان خود و با تدوین برنامههای عملی مشخص زمینه اجرای نظام آموزش فراگیر را به معنای امکانسازی تحصیل دانشآموزان دارای معلولیت در مدارس عادی و در کنار همسالان غیرمعلول خود فراهم کرده است؟ آیا این دانشآموزان از امکانات آموزشی؛ ورزشی و پرورشی همسطح دانشآموزان غیرمعلول برخوردارند؟ وضعیت کودکان معلول در مناطق روستایی کشور چگونه است؟ آیا این کودکان به خدمات فوق برنامه فرهنگی و ورزشی دسترسی دارند؟ وضعیت تأمین وسایل توانبخشی کودکان به ویژه پیش از دبستان در کشور چگونه است؟ آیا انجمنهای اولیای کودکان معلول در کشور و منظورمان کل کشور است، فعالاند و عملاً در مدیریت مراکز آموزشی کودکان خود نقش دارند؟ چند درصد از بودجه و امکانات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به کودکان دارای معلولیت اختصاص مییابد؟ آیا توجه به وضعیت ویژه کودکان معلول به ویژه نابینایان و ناشنوایان، جایی در تولید محصولات فرهنگی، بازیهای فکری، انیمیشنها، بازیهای رایانهای، جشنوارههای فرهنگی دارد؟ کودکان دارای معلولیت در برنامهریزیهای وزارت ورزش و جوانان چه جایی دارند؟ متأسفانه بدون آن که بخواهیم فعالیتهایی را که در زمینه رفع نیازهای کودکان معلول صورت گرفته است نادیده بگیریم و اتفاقاً با اتکاء بر این سابقه، باید بگوییم پاسخ اکثر پرسشهای این یادداشت مبین جایگاه قابل قبول کودکان دارای معلولیت در برنامهریزیهای ملی رفاه اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، ورزشی و ... نیست.
امید است با اجرای قانون حمایت از حقوق معلولان به ویژه مواد معطوف به نیازهای کودکان دارای معلولیت و نیز ظرفیتسازی در راستای تحقق مفاد پیماننامههای جهانی حقوق افراد معلول و کودکان، از این پس شاهد برنامهریزیهای شفاف و شاخصمند با تمرکز روی حقوق کودکان معلول و تخصیص اعتبارات حقّه این کودکان از بودجه ملی کشور باشیم.
فراموش نکنیم بدون توجه به حقوق کودکان معلول و نقشآفرینی آنان در حال و آینده کشور، توسعه پایدار انسانمحور قابل تحقق نیست.