پذیرش معلولیت یا انکار آن؟
14 بهمن 1397
نویسنده: دکتر فریده حلمی
بیماری یا حادثه در یک آن فردی با توان بالا، پویا و فعال را به شخصی ضعیف، با توانایی محدود و بیتحرک تبدیل میکند. وقتی سانحه هرچند هم غیرمنتظره یا تلخ و تأسفباری رخ داد، به نظر نمیرسد یافتن دلیل یا دلایل و یا مقصر و مقصرین حادثه از ابعاد منفی آن بکاهد یا تغییری در شرایط ایجاد کند. قبول ندارید گاهی اتفاقات بدی که در زندگی رخ میدهد شما را مستقیم در مسیری قرار میدهد که منتهی به بهترین چیزهایی میشود که میتوانست برایتان پیش آید؟
همه کسانی که بهطور ناگهانی دچار معلولیت شدهاند با احساس عجز و درماندگی پس از حادثه و اصرار بر انکار معلولیت حاصل از آن خوب آشنایند.
پذیرش این واقعیت که سلامت جسمانی و پویایی و تحرک گذشته جای خود را به درماندگی، سکون و بیتحرکی کنونی داده آسان نیست. تلختر و گزندهتر آگاهی از این واقعیت است که معلولیت و محدودیت در حرکت، مهمان ناخواسته ماندگار و همیشگی بدن او خواهد بود.
فاصله زمانی میان معلولیت و پذیرش آن هر قدر کوتاهتر باشد به سود معلول و خانواده اوست. پذیرش شرایط جدید جسمانی و اطلاع دقیق از تغییرات به وجود آمده بر اندام و دستگاههای بدن و کاهش هر چه بیشتر عواقب منفی روحی روانی این مسئله در اولویت بوده و از مهمترین وظایف فردی است که در اثر سانحهای به معلولیت دچار شده است.
- آیا باید از دشواریهای زندگی پس از معلولین وحشت نمود؟
- آیا باید معلولیت را پایان زندگی پرثمر و مفید دانست؟
- آیا میتوان با وجود معلولیت و تلاش مستمر و خستگیناپذیر خود را سزاوار بهترینها دانیم؟
- آیا خود معلول میتواند خود را توانمند سازد یا به توانبخشی خود کمک نماید؟
اصلاً مهم نیست که با چه نوع محدودیتهایی روبرو هستیم و یا چه سدهایی را پیشرو داریم؛ اگر بخواهیم بر روی محدودیتها و موانع برچسب شکست بزنیم، با این کار- خود- ارزش ذاتی و وجودیمان را از بین میبریم و توانایی تغییر شرایط را از دست خواهیم داد. با خودباوری ازنظر ذهنی و روانی احساس راحتی کرده و خود را آنگونه که هستیم میپذیریم و باور میکنیم. از استعدادهایمان بیشترین بهره را میبریم و نسبت به عیوب جسمانی و ناتوانیهای خودمان دیدگاهی واقعبینانه پیدا خواهیم کرد. باید پذیرفت دیگر دوره غیرممکن و محال به سر آمده یعنی معلولین اگر بخواهند بهویژه با پیشرفت روزافزون فنّاوری حتماً موفق و توانمندتر از گذشته خواهند بود.
در ضربالمثلی چنین آمده «اگر خانههایتان آتش گرفت خودتان را با آن گرم کنید»، پس معلولیت را پایان زندگی ندانید بلکه تلاش نمایید با کشف استعدادهای شگرفی که خدای بزرگ در ذات شما به ودیعه گذاشته خود را اسیر معلولیت و محدودیتهای ناشی از آن نسازید. آیا باور ندارید که چیزهای خوب به سراغ کسانی میروند که باور دارند، چیزهای بهتر به سراغ کسانی میروند که صبر میکنند و بهترین چیزها تنها به سراغ کسانی میروند که تلاش میکنند و هرگز تسلیم نمیشوند.
خیلی چیزها عوض شدنی نیست … پس چارهای جز این ندارید که برای سازگاری و انطباق هر چه بیشتر با شرایط جدید جسمانی، شیوه نگرش خود به زندگی و هستی را تغییر دهید. به خود برای سازگاری زمان دهید؛ به پایان رساندن این زمان آسان نیست اگر به بهبودی حال شما کمک میکند حتی سوگواری کنید و در برابر این تغییرات هیجانی صبور باشید، مطمئن باشید بهمرور به قابلیتهای وجودی خود پی خواهید برد.
پس از پذیرش معلولیت ناخواسته خود، به هدف شناخت و کشف نیروهای شگرف و استعدادهای ناشناخته لازم است:
دقیق ببیند، درست بیندیشد، به دور از احساس قضاوت کنید و با نگرشی مثبت وضعیت جسمانی خود را تجزیه و تحلیل نماید. با جدیت هدف و برنامه خود در زندگی را دنبال کنید، بگذارید دشواریها و سختیهای زندگی جدید- اگر هم فرسایشگر جسم شمایند- در عوض روح و روان شما را جلا و صیقل دهند.
منبع: پایگاه اینترنتی معلولان ایران (شمعدانی)