گفت وگو با حامد لطفی، معلولی که تکنسین موبایل شد
آیندهام را میسازم
14 اسفند 1397
خبرنگار: ندا اظهری
از وقتی به دنیا آمد، به طور مادرزادی از زانو به پایین معلول بود و نمیتوانست روی پاهای خود بایستد.
او سه برادر و یک خواهر دارد و تنها عضو خانواده است که معلولیت دارد. از همان کودکی خانوادهاش پناهش بودند و در سختیهایی که داشت به آنها تکیه میکرد. از 12 ، 13 سالگی به بعد استقلال فردیاش را به دست آورد و تمام کارهای شخصیاش را خودش انجام میداد. مادرش را سالها پیش از دست داده و پدرش هم در بستر بیماری است. اما این سختیها باعث نشده او زندگی را سیاه و تلخ ببیند و همچنان به راه و تلاشش ادامه میدهد. حامد لطفی، جوان 26 سالهای است که به رغم معلولیتی که دارد، توانسته برای خودش کار و کاسبی راه بیندازد و زندگی مستقلی بسازد.
او با معلولیتی که داشت، کودکی سختی را پشت سر گذاشت. بازی کردن با کودکان همسن و سالش دشوار بود و نگاهها و حر فهای طعنه آمیزی که گاه و بی گاه از آنها می شنید، ناراحتش میکرد و برایش آزاردهنده بود اما باز هم با همه ناملایمات کنار می آمد. خودش میگوید: «چند سال پیش بود که از طریق یک آگهی با موسسه رعد الغدیر آشنا شدم. در آنجا کلا سهای علمی و کاربردی برگزار می شد.
ثبت نام کردم و مشغول تحصیل در کاردانی رشته مترجمی زبا ن انگلیسی شدم. از مهر امسال هم وارد مقطع کارشناسی میشوم. این رشته را دوست دارم و در کنار کارهایم، گهگاه ترجمه هم میکنم.
ترجمهها اغلب دانشجویی هستند و رفاقتی آنها را انجام میدهم و پولی برای آنها نمیگیرم.»
اما ورود به رعد، مسیر زندگیاش را تغییر داد. در این موسسه که فعالیتش توانمندسازی معلولان است، درکنار کلاسهای علمی و کاربردی، کلا سهای فنی و حرفهای هم برگزار میشود تا معلولانی که توانایی
چندانی برای کار ندارند، با آموختن مهارتهای لازم بتوانند خوداشتغالی کنند و به اصطلاح گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند؛ اتفاقی که برای حامد افتاد. او درکنار درس خواندن، کلا سهای رایگان فنی و حرفهای را هم گذراند و حالا برای خودش تکنسین موبایل شده است.
خودش می گوید: «من همیشه دست به خرا ب کردنم خوب بود. گوشیهای ساده و رادیو و تلویزیون را باز
و خراب میکردم. کلا با کارهای فنی آشنایی و به آن علاقه داشتم و انگیزهای شد تا وارد کلا سهای فنی
و حرفهای شوم. همین علاقه باعث شد حالا برای خودم کار داشته باشم. با اینکه بازار کار خیلی خراب
است اما بهتر از هیچی است.»
او قبل از گذراندن این دورهها، مانند هر جوان دیگری با گوشی زیاد سروکار داشت و سرآغاز ورودش به تعمیرات موبایل شد. او هفت ماهی است به همراه یکی از دوستانش زیرپلهای اجاره کرده و در آنجا مشغول به کار شد هاند. حدود 5،6 میلیونی نیز برای پول پیش مغازه دادهاند و با وسایل مربوط به تعمیرات موبایل که حامد در خانه داشت، کار را شروع و وسایل دیگر را هم خریداری کردهاند.
حامد سخت افزار و تعمیرات گوشی را به دست گرفته و دوستش نرم افزار کار می کند. البته خودش هم با کمک دوست و همکارش مشغول آموختن نرم افزار است تا بتواند دانش کاملتری از موبایل پیدا کند.
او امیدوار است در آینده، با همکاری و همراهی مسئولان بتوانند کارشان را گسترش دهند. حامد ادامه میدهد: «درخواست وام را به بهزیستی دادهام اما مدام حرف از مدرک فنی و حرفهای میزنند و میگویند تا مدرک نگیری، از وام خبری نیست. با وجود اینکه میگویم من کار را بلدم، مدرک به چه دردم میخورد، اما باز هم حرف خودشان را میزنند.
من هنوز امتحان پایان دورهها را نگذرانده و مدرکی نگرفتهام و همین امر باعث شده نتوانم برای گرفتن
وام اقدام کنم. »
کار و کاسبی آنها هم مانند خیلی از کاسبیهای امروز، با توجه به بالا رفتن قیمت دلار خیلی اوضاع خوبی ندارد. قیمت قطعات گوشی که بالا میرود، استطاعت مردم هم برای تعمیر موبایلشان پایین میآید.
گوشیهای موبایل گاهی با مشکلات عجیب و غریبی مواجه میشوند و حامد معتقد است: «اینترنت بهترین
منبع برای سوالات عجیب و غریب است. به طور مثال، اگر در باز کردن گوشیهای جدیدی که وارد بازار
میشوند، مشکل داشته باشیم یا با مدلی از گوشی مواجه شویم که اطلاعی از آن نداریم، مدل گوشی را در اینترنت جست وجو میکنیم که به ما چگونه بازکردنش را آموزش میدهد. معمولا برای تعمیر هرگوشی از مشتری مهلت میگیرم. حتی تعمیرکاران حرفهاهم باید ویدئوهای جدید تعمیرات گوشیهای موبایل را مشاهده کنند تا خطایی حین تعمیر گوشی رخ ندهد. این تکنسین موبایل معتقد است بسیاری از تعمیرکاران گوشیهای موبایل تجربه کاری و تعمیری زیادی ندارند و عدهای تعمیرکار نیستند بلکه فقط تعویض کارند یعنی فقط قطعات گوشی را تعویض میکنند و کاری به تعمیر آن ندارند. حامد، زمانی که به دنبال آموختن تعمیرات موبایل بود، چیزی از این حرفه نمیدانست و تنها به دنبال علاقهاش رفت. اما در دورههایی که گذراند، به گفته خودش توانست 90 درصد کار را یاد بگیرد. مابقی هم به کار تجربی بر میگردد. افراد معلولی که وارد موسسه رعد میشوند، دقیقا برای آیندهای میآیند که به دنبال آن هستند.
این مرکز در توانمندسازی معلولان تاکنون بسیار موفق عمل کرده و توانسته معلولان زیادی را وارد بازار کار کند. پس از پایان دورهها، نام معلولانی که دورههای توانمندسازی را گذراندهاند، وارد فهرست اشتغال میشود تا از این طریق بتوانند شغل مناسب با حرفهای را که آموختهاند، پیدا کنند. موسسه هم مشاغل مرتبط با حرفه را به افراد معرفی میکند.
درواقع، این مسیر که به اشتغال حمایت شده معروف است، به توانمندسازی معلولان کمک زیادی کرده و
راه را برای اشتغال آنها هموار می کند. حامد ورزشکار هم هست و والیبال نشسته را در همان موسسه رعد
به طور حرفه ای دنبال می کند. او تاکنون ثابت کرده معلولیت نتوانسته او را از زندگی دور کند.
منبع: فرهیختگان