تبعیض‌ها، سد راه قهرمانان پارالمپیک

24 مهر 1395

غلامرضا رحیمی، جواد حردانی و حسین رجب‌پور؛ مدال‌آوران پارالمپیکی خوزستان معتقدند با توجه به شرایطی که دارند و افتخارآفرینی‌هایی که داشته‌اند، به آن چه که حق‌شان از نظر دیده شدن بوده است، نرسیده‌اند. این سه قهرمان خوزستانی که دل پری از کم لطفی های مسوولان دارند، از تبعیض هایی که این مسوولان در نوع قدردانی از آن ها نسبت به دیگر ورزشکاران قائل شده اند نیز بسیار گله مند هستند.


 


رحیمی (دارنده نشان طلای تیراندازی با کمان پارالمپیک ریو)، رجب‌پور (دارنده نشان نقره فوتبال پنج‌نفره پارالمپیک ریو) و حردانی (دارنده نشان برنز دو و میدانی پارالمپیک ریو)  در یک نشست صمیمی به مسایل مختلفی اشاره کردند که در ادامه صحبت‌های آن‌ها را می‌خوانید.


 


* رقابت های پارالمپیک هم با تمام سختی هایی که داشت به پایان رسید. از این مسابقات بگویید.


 


رجب‌پور: فوتبال پنج نفره یک ورزش تیمی است و یک نفر در نتیجه گیری آن تاثیر ندارد؛ نایب قهرمانی که به دست آمد حاصل زحمات یک گروه بود و شاید حتی آن چهار پنج نفری که پیش از حضور در پارالمپیک از ترکیب اصلی تیم خط خوردند هم در بهتر شدن تیم اصلی نقش داشتند. حتی باید بگویم تدارکات نیز در کسب این نتیجه تاثیرگذار بود و نمی توان به سادگی هم از تاثیرگذاری بازیکنان نیمکت‌نشین که به نفرات درون زمین آرامش می دادند هم گذشت.


 


پس بنابراین اکنون هیچ کسی نمی تواند بگوید من بهتر از آن فرد نیمکت نشین بودم، چرا که همه به یک اندازه تلاش کردیم و استرس کشیدیم. این که بعضی ها بعد از پارالمپیک می آیند و فقط از خودشان می گویند، کار درستی نیست، چرا که موفقیت ما حاصل یک کار دسته جمعی بود و اگر قرار باشد بخواهیم از کسی هم تعریف کنیم و دیده شود، چرا نباید از صادق رحیمی که بین دو نیمه بازی با برزیل باید سرش بخیه می خورد ولی نگذاشت کسی متوجه شود و تا پایان بازی کرد، نگوییم؟ و چرا نباید میثم شجاعیان، دروازه‌بان‌مان که این همه توپ گرفت و ستاره تیم مان بود، به چشم آید؟


 


درباره مسابقات هم باید بگویم که ما در بازی اول مرحله گروهی به مصاف تیم ترکیه رفتیم؛ بازی خیلی سنگینی بود، چرا که دیدار اول مان بود و بازی های اول هم همیشه برای ورزشکاران مشکل هستند. علی رغم موقعیت‌های خوبی که داشتیم، نتوانستیم توپ‌های‌مان را به گل تبدیل کنیم، البته ترکیه هم چند موقعیت خوب داشت. در هر صورت حریف خیلی فشار به ما وارد کرد و بازی در نهایت با نتیجه بدون گل به پایان رسید.


 


رفته رفته در بازی دوم برابر مراکش خیلی بهتر شدیم و در دقیقه 13 این دیدار خود من گل اول تیم را به ثمر رساندم و یک دقیقه بعد تیم مان به گل دوم دست پیدا کرد و در نهایت توانستیم بازی را با حساب 2 بر صفر ببریم. بازی با مراکش خیلی سخت بود، چرا که حریف از نظر فیزیکی نسبت به ما خیلی برتر بود و همان طور که می دانید آفریقایی ها از نظر فیزیکی بر آسیایی ها برتری دارند. در دیدار سوم هم رو در روی برزیل قرار گرفتیم و علی‌رغم این که بازی سنگینی بود، با درخشش میثم شجاعیان، گلر تیم‌مان توانستیم یک امتیاز بگیریم. طبق آمار رسمی که موجود است، شجاعیان در این بازی 16 دریافت داشت. در هر صورت با این نتیجه، با خیال راحت و با 5 امتیاز به عنوان تیم دوم گروه‌مان به مرحله بعد صعود کردیم.


 


در مرحله بعد نیز به مصاف آرژانتین رفتیم. حریف خیلی به ما فشار آورد و ما هم خیلی خوب دفاع کردیم. آرژانتین چهار دوره متوالی در نیمه نهایی پارالمپیک حضور داشت؛ یعنی همیشه جزو چهار تیم برتر جهان بوده است، در حالی که ما برای اولین بار بود که جزو چهار تیم برتر پارالمپیک قرار می گرفتیم. به هر حال بازی سنگینی بود که با درخشش بازیکنان تیم به ویژه شاه حسینی و پوررضوی در بخش دفاع و شجاعیان در دروازه و همچنین رحیمی و باصری، ‌بازیکنان نیمکت‌نشین‌مان، توانستیم بازی را با نتیجه تساوی بدون گل به پایان برسانیم و بعد هم که بازی به ضربات پنالتی کشیده شد و توانستیم با گل های رحیمی و شاه حسینی، بازی را ببریم. شجاعیان هم در این بازی یک دریافت خیلی خوب داشت. در کل برای اولین بار در تاریخ فدراسیون ورزش‌های نابینایان ایران یک رشته تیمی موفق شد به فینال راه پیدا کند.


 


در بازی فینال هم با برزیل، قهرمان دوره های قبل دیدار کردیم. این تیم در پارالمپیک لندن نیز حریف خود را با اختلاف امتیاز 2 شکست داده بود. خیلی خوب برابر آن ها بازی کردیم و تنها با یک گل شکست خوردیم. سایت جهانی فوتبال هم اعلام کرد که ایران شگفتی‌ساز بود. ما در هر بازی دوست داشتیم تنها با پیروزی از زمین خارج شویم و تمام تلاش‌مان هم رسیدن به این مهم بود و رمز موفقیت‌مان نیز چنین هدفی بود. به هر حال از این که نتوانستیم به مدال طلا برسیم و نایب قهرمان شدیم، شرمنده مردم هستیم.


 


رحیمی: شرایط مسابقه در تیراندازی با کمان خاص است، البته می دانم تمام رشته ها خیلی سخت هستند ولی در تیراندازی با کمان خیلی از شرایط باید دست به دست هم دهد تا ورزشکار در دقایق پایانی بتواند به موفقیت برسد. در این رشته باد، هوا، روحیه و حتی کسی که پشت سر کماندار می ایستد و به آن کمک می کند هم در کسب مدال تاثیرگذار است. می خواهم بگویم اگر تمرکز ورزشکار به هم بخورد یا همان موقع بادی بوزد، تیر ورزشکار به خطا می رود؛ یعنی کسب مدال قابل پیش‌بینی نیست.


 


من در شرایط سخت و در شرایطی که از نظر روحی - روانی به هم ریخته بودم، با کمک روانشناسم که با من همکاری داشت و همچنین رییس فدراسیون و آقای کهتری، رییس انجمن توانستم به شرایط خوبی برسم. این افراد روحیه لازم را به من برای برگشتن به شرایط مسابقه دادند که از همه آن ها تشکر می کنم. من شب قبل از مسابقه‌ام به این امید خوابیدم که فردا در رقابت با حریفانم به مدال طلا برسم و خدا را شکر به همین صورت هم شد. شرایطم به صورتی بود که حتی بعد از بازی، کمان در دستم قفل شد و آقای کهتری به من گفت دیگر بازی تمام شد و از او پرسیدم واقعا تمام شد؟ من واقعا در شرایط سختی به مدال رسیدم.


 


حردانی: پیش از رفتن به ریو، من مشکلی از نظر امکانات و مربی نداشتم و پس از این که موفق شدم در ترکیب اصلی تیم ملی قرار بگیرم، کار را برای کسب مدال در پارالمپیک دنبال کردم. بازی من هم یک روز قبل از روز پایانی پارالمپیک بود که این شرایط خیلی استرس‌زا بود؛ چرا که امیدهای طلای ایران همگی حذف شده بودند. مردم هم پس از کسب نشان برنز می گفتند که حردانی چرا مدال طلا نگرفت، در حالی که آن ها اطلاعی از تغییر رشته من نداشتند. به هر حال سخت است به فردی که 15 سال با دست راست نوشته است بگویی با دست چپ بنویس؛ در پارالمپیک ریو نیز چنین اتفاقی برای من افتاد.


 


در هر صورت خدا را شکر می کنم که توانستم در ماده جدید، رکوردی بزنم که در استان و کشور نزده بودم و حتی هیچ وقت رکوردی نزدیک آن را هم به ثبت نرسانده بودم. خوشحالم که از چهارمین حضورم در پارالمپیک هم با دست پر به ایران برگشتم و توانستم جواب خیلی از منتقدان که می گفتند حردانی پیر شده و ورزشش تمام شده است را بدهم. میدان المپیک سخت است و من هیچ وقت به این اندازه استرس نداشتم. من در مسابقات قبلی به دلیل این که اختلاف را می دانستم، به کسب نشان طلا امیدوار بودم ولی در ریو، هیچ چیزی مشخص نبود. استرس من در حدی بود که شب قبل از مسابقه ام خواب نداشتم. به هر حال روز مسابقه در پرتاب ششم، لطف خدا شامل حالم شد و موفق شدم با یک پرتاب خیلی خوب به مدال برنز برسم.


 


 


رییس کمیته پارالمپیک هم بعد از کسب این مدال به من گفت، توقع ما از شما همین بود. در هر صورت توان من همین بود و کارم را کردم و کم کاری هم نکردم. به نظر من هر کسی که وارد مسابقات المپیک و پارالمپیک می شود، همین کارش یک نشان طلا است، چرا که او برای رسیدن به این رقابت ها از پنج شش فیلتر رد شده است. به هر حال در صورتی که حمایت شوم، تلاشم را بیشتر می‌کنم تا ان‌شاءالله در مسابقات بعدی مدال خوش‌رنگ‌تری کسب کنم.


 


* خیلی‌ها نسبت به میزبانی مسابقات پارالمپیک گله‌مند بودند، نظر شما در این خصوص چیست؟


 


حردانی: من چهارمین پارالمپیکی بود که شرکت می کردم و به نظرم میزبانی ریو در حد و اندازه المپیک نبود و نمی دانم چه کسی به آن ها میزبانی داده بود. اگر بخواهم به المپیک های قبلی نمره 20 را بدهم، به این میزبانی نمره 2 را می دهم؛ یعنی این میزبانی مردود است. در المپیک لندن شش هفت دوربین رقابت ورزشکاران را نشان می دادند ولی در ریو پوشش رسانه ای هم ضعیف بود.


 


رحیمی: من در پارالمپیک قبلی حضور نداشتم اما ورزشکارانی که تجربه حضور در دوره های قبلی این رقابت ها را داشتند، گویا از شرایط راضی نبودند ولی به خود من در ریو خیلی سخت نگذشت و از شرایط راضی بودم.


 


رجب پور: میزبانی نسبت به پارالمپیک لندن از سطح پایین تری برخوردار بود و این میزبانی حتی از مسابقات پارآسیایی چین نیز بسیار پایین تر بود. این میزبانی از نظر سرویس‌دهی هم مطلوب نبود و در اتاق ها نیز امنیت نبود و تلفن همراه یکی از بازیکنان‌مان دزدیده شد که البته بعد، از آن شخصی که این کار را کرده بود، پس گرفته شد. در کل میزبانی خوبی نداشتند.


 


* تقریبا بیست روزی است که از پارالمپیک برگشته‌اید، تاکنون حمایت ها به چه صورت بوده است و آیا راضی بوده اید؟


 


حردانی: مسوولان استان در حق ورزشکاران پارالمپیکی خود بسیار کم لطفی کردند، البته اداره کل ورزش و جوانان خوزستان زحمت کشید و از ما تقدیر کرد و به جز استان خوزستان و کرمان، هنوز استان های دیگر جشنی برای ورزشکاران خود نگرفته اند. اما به جز اداره کل ورزش و جوانان استان، ارگان های دیگر از جمله بهزیستی که متولی ما ورزشکاران است، هیچ حمایتی از ما نداشته اند و حتی یک خسته نباشید و تبریک هم به ما نگفتند. مشکل ما پاداش نیست، مشکل ما توجه است. مگر استان خوزستان چه چیزی از استان های دیگر کم دارد؟ نزدیک به 20 درصد از کل مدال های کاروان پارالمپیک ایران، توسط خوزستانی‌ها به دست آمد و استان های دیگر در به در دنبال ما هستند که برای مسابقات قهرمانی کشور عضو تیم های آن ها شویم، بعد چرا استان خودمان به ما توجه نمی‌کند؟ در شورای شهر هم یک مصوبه برای تجلیل از قهرمانان مدال‌آور جهانی، آسیایی و المپیک و پارالمپیک وجود دارد ولی مشخص نیست که چرا به آن عمل نمی کنند. به هر حال انتظار داریم همانطور که استان های دیگر به ورزشکاران خود اهمیت می دهند و از آن ها تقدیر می‌کنند، استان ما هم به ورزشکارانش اهمیت بدهد.


 



رحیمی: من فکر می کردم اگر به پارالمپیک بروم و با مدال برگردم، تمام آرزوهایم برآورده می شود؛ من تمام زندگی ام را برای پارالمپیک گذاشتم و با خودم می گفتم با کسب مدال، هم آرزوی درونی ام که همیشه علاقه‌مند بودم پرچم جمهوری اسلامی ایران را به اهتزاز درآورم، برآورده خواهد شد و هم این که وضعیت زندگی‌ام تغییر می کند و به تمام آرزوهایم جامه عمل پوشانده می شود و مسوولان هم زحمات ما را طی این سال ها پاسخ می دهند اما پس از کسب مدال متوجه شدم که این گونه نیست و باید بگویم اکنون دچار افسردگی شده ام و دستم دیگر سمت کمان نمی رود و طی این مدتی که برگشته ام، تمرینی نداشته ام و متوجه شدم که اصلا دیده نشدم.


 


 


همان طور که گفتم از وقتی که این شرایط را دیدم، دچار افسردگی شده ام و وقتی از خانه بیرون می روم تمام کارهایم یادم می رود. من فکر می کردم با کسب مدال، ارزش زیادی به ما داده می شود ولی واقعا به این صورت نبود. در دزفول خیلی ها من را نمی شناسند، چرا که تبلیغات بسیار کم بود، البته مردم ما همیشه لطف داشته اند.


 



رجب پور: چرا وقتی ما مدال کسب می کنیم نباید حداقل یک بنر سر کوچه‌مان نصب کنند؟ و چرا استان ما به ورزشکاران پارالمپیکی خود بی توجهی می کند؟ به طور مثال استان فارس قبل از اعزام ورزشکاران پارالمپیکی اش به ریو، نفری 15 میلیون تومان به آن ها پاداش داد و بعد از بازگشت هم طبق آن چه می دانم، به مدال آور نقره‌ای‌شان 20 میلیون تومان پاداش دادند ولی در استان خوزستان، به جز اداره کل ورزش و جوانان، دیگر هیچ ارگانی به ما اهمیت نداد. در صورتی که ما ورزشکاران پارالمپیکی در شرایط خاص تمرین می کنیم و مدالی که به دست می آوریم با سختی است و با این شرایط، پرچم جمهوری اسلامی ایران را به اهتزاز در می آوریم، آن وقت مسوولان خوزستان به ما اهمیت نمی دهند و چرا باید بین ورزشکاران خود تبعیض قائل شوند؟ واقعا انتظار ما بیشتر از این است. من یک خرمشهری هستم و 20 سال در این شهرستان زندگی کردم ولی اداره ورزش و جوانان خرمشهر من را نمی شناسد.


 


* خیلی از ورزشکاران با مشکل اشتغال روبه‌رو هستند، شما تا چه اندازه با این مشکل مواجه هستید؟


 


حردانی: من که خودم شاغل هستم ولی امیدوارم طبق مصوبه ای که برای استخدام ورزشکاران مدال آور وجود دارد، برای دوستانی که شغلی ندارند، شرایط اشتغال فراهم شود. یعنی استان خوزستان با این همه منابع نمی تواند چهار ورزشکار خود را استخدام کند؟ زمانی که آقای رحیمی روی سکوی پارالمپیک رفت، 17 کشور لحظه کسب مدال او را به صورت مستقیم نشان دادند و آرزوی تمام این 17 کشور این بود که پرچم کشورشان بالا می‌رفت. به هر حال امیدوارم مسوولان از ما ورزشکاران حمایت کنند. بخش‌نامه اشتغال ورزشکاران نیز وزارتی است و هیچ منعی در این زمینه وجود ندارد.


 


رحیمی: شغل من آزاد است و وقتی به اردوها می روم، منبع درآمدی ندارم و انتظار دارم طبق مصوبه ای که وجود دارد، در خصوص استخدام ما اقدام کنند تا بتوانیم وقتی مشغول به تمرینات هستیم، بدون دغدغه کار کنیم.


 


رجب‌پور: طبق نیمچه قولی که استاندار خوزستان در راستای استخدام ورزشکاران مدال آور داده است، دوست داریم که او به وعده خود عمل کند و شغلی برای ما در نظر بگیرد و امیدوارم این کار سریع‌تر انجام شود.


 


برنامه‌تان برای آینده و ادامه کار چیست؟


 


حردانی: ما کار خودمان را با کسب مدال کردیم و توانستیم برای کشور و استان افتخار کسب کنیم اما از این به بعد همه چیز برای ادامه کارمان به حمایت و توجه مسوولان بستگی دارد. اداره کل ورزش و جوانان خوزستان به وعده‌هایش عمل کرد ولی انتظار من از دیگر دستگاه ها از جمله بهزیستی و شورای شهر بیشتر از این بود و انتظار داشتیم بهزیستی از ما حمایت کند ولی واقعا کم لطفی کرد و مطمئن باشید اگر یک شاخه گل هم به ما می دادند، ما را خوشحال می کردند ولی حتی یک تماس هم نگرفتند که به ما تبریک بگویند. البته این کم‌لطفی‌ها همیشه وجود داشته است.


 


پارالمپیک 2020 توکیو و مسابقات پارآسیایی هم در راه است و اگر واقعا حمایت نشویم، باید بگویم همین مدال ها را هم از دست می دهیم. خوزستان در بخش ورزش های جانبازان و معلولان کشور، قطب محسوب می شود و اگر حمایت نشویم این مدال ها نیز از دست خواهند رفت. اگر دوستان المپیکی اعتراضی نمی‌کنند، به این دلیل است که آن ها طی قراردادهایی که با باشگاه های شان دارند، سالی 700 ،‌800 میلیون تومان دریافت می کنند، در حالی که ما چنین شرایطی را نداریم. من باز هم می گویم استان خوزستان در حق ورزشکاران پارالمپیکی خود کم لطفی کرده است.


 


ما ورزشکاران شاید تا پارالمپیک بعدی باشیم، می‌خواهم بدانم بعد از ما چه کسانی هستند که بازهم افتخارآفرینی کنند؟ البته آقای شیروانی، رییس هیات ورزش‌های جانبازان و معلولان استان کار استعدادیابی را آغاز کرده است ولی از سوی کسی حمایت نمی‌شود و ما دوست داریم به هیات خوزستان که مانند یک فدراسیون کوچک است، توجه شود و باید اعتباری که به هیات خوزستان می‌دهند، چندین برابر باشد. با توجه به تعدد رشته‌های‌مان، برای اعزام ورزشکاران با مشکل مواجه هستیم. کسی که پای کار آمده است و دلسوزانه کار می کند باید از او حمایت شود و این طور نباشد که ورزشکاران تا رقابت های بعدی به امان خدا رها شوند. اگر از همین الان حمایت‌های‌شان را از آغاز کنند، تلاش‌مان را دو برابر می کنیم که در مسابقات پارالمپیک و پارآسیایی پیش رو، مدال های خوش‌رنگ‌تری کسب کنیم.


 


به هر حال ما استانی هستیم که می توانیم در رقابت های پارآسیایی نیز هفت مدال طلا کسب کنیم و اگر اکنون از ما حمایت کنند، می توانیم افتخارآفرینی کنیم ولی اگر چند روز مانده به مسابقات از ما حمایت کنند، هیچ فایده ای ندارد.


 


رجب‌پور: اگر بی توجهی‌های مسوولان استان خوزستان ادامه داشته باشد، تصمیم دارم دیگر برای استان های دیگر بازی کنم. با توجه به این که با باشگاهی قرارداد نداریم، امیدمان به این است که هر چهار سال یک بار در مسابقات پارالمپیک و پارآسیایی شرکت کنیم تا دیده شویم و از ما حمایت کنند. بهزیستی متولی ما است ولی یک پیام تبریک هم به ما نداد و یک خسته نباشید هم نگفت و فکر می‌کنم رییس اداره‌کل بهزیستی خوزستان اصلا ما را نمی‌شناسد.


 


مسوولان ما وقتی دوران مدیریت‌شان رو به اتمام است و می خواهند برای دوره بعد هم بمانند، می آیند و یک مراسم برگزار می‌کنند ولی چرا وقتی بازیکن از مسابقات برگشته و دلش خوش است، نباید به او توجه کنند؟ مسوولان بهزیستی کرمان قبل از اعزام ورزشکارانش به پارالمپیک، به فدراسیون آمدند و به ورزشکاران خود پاداش دادند، مگر استان کرمان چه چیزی دارد که خوزستان ندارد؟


 


ما باید چشم امیدمان به ورزشکاران المپیکی باشد و دعا کنیم که آن ها مدال بگیرند تا ما هم دیده شویم! با این وضعیت دیگر فکر نمی کنم برای این استان بازی کنم چرا که واقعا اهمیت نمی‌دهند. من در همین مسابقات پارالمپیک، دیسک گردنم بیرون زد و بدون مجوز دکترم، بازی کردم اما اکنون کسی سراغ من را نمی گیرد. ما چندین ماه دوری از خانواده را برای افتخارآفرینی تحمل کردیم و با خودمان گفتیم که اگر مدال بگیریم، تحولی در زندگی مان به وجود می آید اما مسوولان اهمیتی ندادند و ما واقعا دیگر با چه انگیزه‌ای بازی کنیم؟


 


رحیمی: آینده من هم به حمایتی که از من صورت می گیرد، بستگی دارد. همان طور که گفتم، زمانی که مدال گرفتم، فکر می کردم تمام آرزوهایم محقق شوند و انتظارات خیلی زیادی داشتم که به این صورت نشد. البته از شخص خاصی هم گله ندارم و فقط می خواهم که مسوولان خوزستان از ورزشکاران خود حمایت کنند.


 


من اگر بخواهم می توانم تا سه پارالمپیک دیگر هم حضور داشته باشم و مدال کسب کنم اما این در صورتی است که اکنون از ما حمایت شود. در هر صورت ادامه کار ما به حمایت فعلی مسوولان بستگی دارد و این که چطور دیده شویم. من که واقعا دیده نشدم.


 


زمانی که من سهمیه پارالمپیک را کسب کردم، مسوولان قول دادند زمینی را که در آن تمرین می کنم و پر از نخاله‌های ساختمانی است، درست کنند که البته کمی هم در آن جا کار شد ولی اکنون دست نگه داشته شده است و نیاز دارم که آن زمین درست شود و درخواست دارم که این کار مجددا آغاز شود تا من و دیگر کمانداران دزفولی در آن زمین به تمرین بپردازیم.


 


من تنها کماندار ملی‌پوش استان خوزستان، هم در بخش سالم‌ها و هم در بخش جانبازان و معلولان هستم و در بخش آقایان کشور هم من و آقای رنجبر اولین کسانی بودیم که به مدال تیراندازی با کمان در پارالمپیک رسیدیم. می خواهم بگویم در خیلی از بخش ها اولین هستم اما آن طور که باید دیده نشدم.


 


بعد از کسب نشان طلای پارالمپیک، خبرنگاری از من سوال پرسید که می دانید رکوردهای شما در فینال از رکوردهای فینال المپیکی‌ها بالاتر بود؟ به هر حال هدف من بالا بردن پرچم جمهوری اسلامی ایران است و ان‌شاءالله اگر رسیدگی شود در المپیک و پارالمپیک توکیو هم می خواهم به مدال برسم و با رکوردهایی که می زنم فکر می کنم به این مهم برسم.


 


* حرف پایانی


 


رحیمی: از آقای پاپی‌زاده، نماینده مردم دزفول و آقای نصیری، سرپرست اداره ورزش و جوانان دزفول که قبل از پارالمپیک با حضور در خانه ما از من دلجویی کردند، قدردانی می کنم. همچنین جا دارد از آقای شیروانی، رییس هیات ورزش های جانبازان و معلولان خوزستان که از من حمایت داشت، تشکر کنم. از خانواده‌ام نیز به ویژه از طاها، پسرم که چند وقت او را ندیدم، قدردانی می کنم. از حالا به بعد می خواهم برای طاها جبران کنم و برایش یک پدر خوب باشم.


 


نقش یک مربی در رشته تیراندازی با کمان خیلی تاثیرگذار است و جا دارد از مربیانم آقایان آدینه و ترابی نیز قدردانی کنم. همچنین از مربیان خارجی تیم‌ملی و آقای عبادی مربی ایرانی تیم‌ملی، آقای گنجی مربی بدنسازم و روانشناسم نیز تشکر می کنم. این مربیان واقعا به من کمک کردند.


 


حردانی: من هم از خانواده‌ام تشکر می‌کنم. همچنین از مردم استان که در بدو ورودم به فرودگاه اهواز به استقبالم آمدند قدردانی می‌کنم. آن‌ها استقبال باشکوهی که به صورت خودجوش شکل گرفته بود از من داشتند و انتظار چنین استقبالی را نداشتم و خیلی ذوق کردم. ان‌شاءالله باز هم بتوانم برای کشور و استانم افتخارآفرینی و دل این مردم را شاد کنم.


 


جا دارد از مربیانم نیز قدردانی کنم؛ مربیان همیشه پشت صحنه هستند و مربیان استان خوزستان هم هیچ وقت دیده نمی‌شوند. همان طور که به یک ورزشکار پاداش می دهند باید به مربیان هم پاداش دهند. ما همیشه مدیون آن ها هستیم. از مربیانم آقایان حردانی، ‌موسوی و بهرامی قدردانی می کنم. آن‌ها با ما خندیدند و گریه کردند و خیلی سختی کشیدند و دوست دارم در خصوص پاداش مربیان نیز تجدید نظر صورت بگیرد.


 


رجب پور: از تمام کسانی که از من حمایت داشتند از جمله آقای شیروانی و آقای خادمی که من را وارد ورزش کردند، قدردانی می کنم. همچنین از خانواده ام به ویژه همسر و فرزندم که در این مدت سختی های بسیاری را تحمل و درک کردند، تشکر ویژه دارم.


 


منبع : ایسنا

نظرات

تا کنون نظری برای این مطلب درج نشده است.

درج نظر

ثبت نظر
عضویت در خـبـرنـامـه رعــد
لطفا ایمیل و شماره موبایل را وارد کرده و
دکمـه ثـبـت عـضـویـت را کلیـک نمایید.
کلیه حقوق وبسایت متعلق به موسسه رعد است