قامتی کوتاه با قدمهای بلند برای اعتلای تئاتر و طنز اصفهان
30 مرداد 1402
ریحانه شهبازی: معلولان نمادی از اجتماع نقیضین هستند که با وجود برخی از ضعفهای جسمانی در عین توانمندی و استعدادهای بیشمار در جامعه کنونی ظهور و بروز میکنند.
علیرضا عسگری نمونهای از این جامعه توانمند واقعی است که نور «آفتاب» در دل تاریکی سختیهای معلولیت او روزنهای برای شکوفایی استعدادهایش شده و در سال ۹۴ رتبه سوم کشوری را در بازیگری تئاتر از آن خود کرده است. او برای جشنواره «آفتاب» سال ۱۴۰۴ پشت خط میدان مبارزه با کمبودها و نادیدهانگاریها دورخیز کرده و سر از پا نمیشناسد که برای آینده و کسب افتخارات دیگر برنامهریزی کند و همچنان پر انرژی و با انگیزه تیمی از کارگردان، نویسنده و بازیگر تئاتر معلولان را تشکیل دهد.
عسگری اهل خمینیشهر اصفهان است و پنج دهه از زندگی خود را روی ویلچری گذرانده که آن را رکابی برای طی کردن مسیرهای موفقیت خود میداند و پس از کسب مدرک دیپلم و تحصیل در بین آدمهای معمولی، به ورزش روی میآورد و در رشته ورزشی تنیس روی میز نیز مقام استانی کسب کرده است.
چاشنی طنز با استعدادها و افتخاراتش همراه شده است
گرمی لبخندهایی که بر لب داشت و پاسخهای طنزآمیزش به سوالات، نشان میداد که با عینک خوشبینی به دنیا نگاه میکند و با قامتی کوتاه قدمهای بلندی برای شروع کار تئاتر و بازیگری و رفتن به سراغ علاقهمندیهایش برداشته است. او از نقطه شروع کار بازیگری تئاتر و گره خوردن آن به اجرای برنامهها میگوید: نقطه عطف ورود به دنیای تئاتر از اجرایی برای مدال آوران معلول ورزشی آغاز شد که با همراهی یک گروه موسیقی، اجرای طنز و شادی را برگزار کردم و همانجا به سبب آشنایی دوستم با یکی از کارگردانان اصفهانی به نام مصطفی امینی، استعدادم برای اجرا و بازیگری طنز شناخته شد. پس از آن از کارهای کوچک برای شهرداری و تئاتر خیابانی فعالیتم آغاز شد تا اینکه یک کار در سطح
جشنواره آفتاب آماده کردم و رتبه سوم کشوری را به دست آوردم. در سال ۹۶ نیز یک کار عروسکی انجام دادم و با گروه «چشمه» در این زمینه نیز افتخاری دیگری برای خود ثبت کردم که همچنان چشمه بروز استعدادهایم جوشان است و در جشنواره عروسکی همان سال در سطح منطقه، رتبه اول به نام منِ دیوانه زده شد. اغلب این جوابهای طنز را به صحبتهایش سنجاق میکرد و در مورد ادامه این مسیرها به آسیب و مصیبت کرونا اشاره کرد و گفت: «کرونا آمد و بساط اینها جمع شد.»
اما عسگری بازهم برای آینده برنامهریزی دارد و به پشتوانه گذشته خود پرداخت و به خبرنگار مهر گفت: برای شهرداری در تابستانها، ماه مبارک رمضان، ایام عید و در بناهای تاریخی تئاترهای مناسبتی خیابانی اجرا کردم. حتی برای مدارس و مراسم گلریزان برنامه اجرا میکنم.
او از ادامه روند کار خود و چالشهای موجود گفت: البته کارهای تئاتری و هنری نیاز به حامی و اسپانسر دارد که برای آماده کردن یک کار دیگر عروسکی در سطح جشنواره هیچکس اعتماد نکرد و به صورت شخصی هزینه کردم اما مقام آوردم و خوشبختانه پولم برگشت و آن اثر دیده شد. اما از سویی دیگر تئاتر و نمایش برای فرهنگسازی بسیار مؤثر است که موضوعاتی مانند ضرورت مناسبسازی شهرها، آسیبها و اذیت و آزارهای معلولان با نمایش به چشم مخاطب میآید و اینگونه فرهنگسازی شکل میگیرد. چنین فعالیتهای هنری نیز برای روحیه معلولان خوب است که یک انجمن معلولان در خمینی شهر تشکیل شده و از بین آنها ۶ نفر در گروه چشمه پای کار هستند و استعداد آنها مشخص شده و یکی از آنها نابیناست و در کار عروسکی هم مقام اول آورده است.
سخن از سختیها برایش آسان است
از سختیها به آسانی سخن میگفت و بدون مکث و ناراحتی از دوره خردسالی خود که به دلیل پوکی استخوان ضعف ماهیچه و شکستگی استخوان پیدا کرده است، گفت: بچگی خیلی سختی بود به خاطر بیماری که داشتم تا ۱۸ سالگی این پوکی استخوان را با خود یدک کشیدهام و سالی یکی دوبار خود به خود استخوانهایم میشکست و عمل جراحی و دکتر رفتن یک روتین زندگی شده بود.
«اما شخصیتی برون گرا دارم و دوست داشتم که همیشه خودم را نشان دهم که به همین خاطر اصلاً گوشه نشین نشدم و درس خواندم و حتی موانعی برای موتورسواری نمیدیدم.» او از اعضای خانواده و فضای خانوادگی خود میگوید: دو خواهر معلول و ویلچری دارم و یکی از آنها در صنایع دستی فعال است و دیگری فوق لیسانس الهیات دارد. دو برادر دیگرم سالم و بدون معلولیت هستند که یکی از آنها روحانی است و دیگری در خرمشهر سال ۶۴ شهید شده است. همه اعضای خانواده یک روحیه همکاری دارند و عنصر روحیه دادن و خنده و شادی خانواده به من سپرده شده است.
آدمی سرشار از استعداد و توانمندی است که حتی بدون یک عضو هم میتواند به توانمندی سایر اعضای بدن و به ویژه امید و روحیه خود اتکا کند و بیشتر از همه اینها آنچه در میان معلولان به جامعه ثابت شده است تأثیر انگیزه فاعلی در ذهن آدمی است.
منبع : مهر